نویسنده: آر ال استاین
هیچ چیز نمیتواند هالوین را خراب کند.هالوین جشن مورد علاقه درو بروکمن است و امسال خیلی عالی خواهد بود.خیلی بهتر از پارسال و یا سالی که لی و تابی آن شوخی را با ان ها کردند.یک شوخی مسخره با درو و بهترین دوستش واکر.بله امسال درو و واکر یک نقشه دارند.نقشه ای برای انتقام.نقشه شان شامل دو سر کدو تنبل ترسناک است.اما اشتباهی رخ میدهد.چون سر ها خیلی واقعی هستند و صدای وحشتناکی هم دارند و از دهانشان اتش زبانه میکشد...
ادامه مطلب ...
نویسنده: آر ال استاین
ریکی بیمر با اخراجش از روزنامه مدرسه خیلی عصبانی میشود. بنابراین تصمیم میگیرد تا با تاشا سردبیر روزنامه شوخی کند. فقط یک شوخی کوچک. یک روز بعد از مدرسه یک پیغامی در دفتر روزنامه می گذارد. که اگر شما یک موجود ترسناک هستید. بعد از نیمه شب با تاشا تماس بگیرید. اما به طرز عجیبی پیغام ریکی اشتباه میشود و به جای تماس با تاشا با او تماس میگیرند. بچه هایی که می گویند خیلی ترسناک هستند. با پوست هایی بنفش و پولک دار و دندان تیز...
ادامه مطلب ...
نویسنده: آر ال استاین
من در نیویورک زندگی می کنم و وقتی در یک چنین مکان شلوغ و پر سر و صدایی زندگی می کنی، ناخواسته مکاشفات زیادی به گوش ات می خورد.
بعد از ظهر داشتم از مدرسه ی راهنمایی محله مان عبور می کردم، اتفاقی شنیدم که دو تا پسر با هم جر و بحث می کردند.
پسر قد بلند که کلاه بیس بال به سر داشت گفت: تو از ترس می افتی می میری و این چیز عجیب و غریبی نیست، زیاد اتفاق می افتد.
دوستش جواب داد ک امکان ندارد... غیر ممکن است که آدم با دیدن یک چیز وحشتناک جابه جا بمیرد.