نویسنده: ژول ورن
اگر آقای جیمز استار مایل باشند که فردا در معدن زغال سنگ آبرفویل ، گودال دوشارت ، چاه یارو ، حضور به میرساند اطلاعاتی مفید و مورد توجه به وی تقدیم خواهد شد . آقای جیمز استار فردا تمام روز می تواند در ایستگاه راه آهن کالاندر با آقای هاری فورد فرزند سرکارگر سابق سیمون فورد که منتظر ایشان می باشد ملاقات داشته باشند . خواهشمند است این دعوت را محرمانه تلقی کرده و از افشای آن خودداری فرمایند .
این متن اولین نامه ای بود که آقای جیمز استار در تاریخ سوم دسامبر هزار و هشتصد و … که در ابرفویل از توابع استیرلینگ اسکاتلند پست شده بود دریافت داشت با وجود اینکه …
ادامه مطلب ...
نویسنده:ژول ورن
کتاب هجوم دریا در ایران با نام سفر به صحرای اسرارآمیز هم ترجمه و چاپ شده است.
حجار جوانی شجاع و صحرانشین است. او و دوستانش با طرح های فرانسوی ها برای منطقه شان مخالف بودند. فرانسوی ها هم موفق به دستگیری او نمی شدند. بالأخره سروان هاردیگان موفق به گرفتن حجار می شود. آن ها بعد از محکوم کردن او تصمیم به اجرای حکم و اعدام می گیرند. اما حجار تنها نیست و احمد، سحار و دیگر دوستانش با نقشه ای زیرکانه می خواهند او را از این مهلکه نجات دهند...
نویسنده: ژول ورن
چه شب وحشتناکی واسکوئز بیچاره گذراند! چه مخمصه و مصیبتی بر سر او آمد! همکاران بیچارهی او به قتل رسیدند و به دریا پرتاب شدند، حالا حتی مد اجساد آنها را به نقاط دور دریا برده است! اگر او هم در حال نگهبانی در فانوس دریایی نبود، به سرنوشت آنها دچار شده بود. اما حالا فقط به آنها فکر میکرد، و به خودش فکر نمینمود. او تکرار کرد: "بیچاره موریز! بیچاره فیلیپ!"، و اشکهای درشتی از چشمانش سرازیر شدند. "آنها بدون شک بدون انتظار چشم داشتی، برای کمک به آن دزدان دریایی رفته بودند! ولی در عوض گلولهی اسلحه نصیبشان شد! من هرگز آنها را دوباره نخواهم دید... و آنها هم هرگز کشور خویش و بستگان خود را نخواهند دید! و همسر موریز! که دو ماه دیگر به انتظار او مینشیند، پس از آن از مرگ او آگاه خواهد شد!
نویسنده: ژول ورن
پایتخت کارولین یکی از چهل و چهار ایالت متحده آمریکا در آن زمان یکی از مهم ترین شهرهای رالیف به شما می رفت که در مسافت چندصد و پنجاه هزار متری مرکز ایالت واقع بود.نویسنده: ژول ورن
رمان ناخدای دانوب اثر ژول ورن که در ایران با نام سرژ لادکو ترجمه و چاپ شده است.
کتاب ناخدای دانوب یکی از آثار پلیسی و در عین حال تاریخی ژول ورن محسوب میشود که بسیار پر هیجان و زیباست. حوادث این اثر جالب، در بحبوبه جنگهایی رخ مینماید که در قرن نوزدهم میلادی در کشورهای ترکیه که در آن زمان همان دولت عثمانی بود، بلغارستان، صربستان، روسیه و … در جریان بود.
کرجی ماهیگیری کوچکی که ناخدای آن لادکو نام دارد، همراه با یک سرنشین دیگر که کارآگاهی بسیار مشهور و زیرک است، در رودخانه دانوب حرکت می کند. لادکو یکی از ماهیگیران زبده ای است که موفق به فتح مسابقه ماهیگیری و دریافت جایزه برگ مجمع ماهیگیران دانوب شده است.
هر چند که به ظاهر هدف یکی از سرنشینان آن کرجی از مسافرت در رودخانه دانوب، شرکت در مسابقه ماهیگیری و هدف دیگری همراهی و تشویق اوست، ولی در اصل، هر یک از آن دو سرنشین به دنبال گمشده خود هستند...
ادامه مطلب ...
نویسنده: ژول ورن
رمان پاریس در قرن بیستم که در ایران با نام دنیای آینده ترجمه شده یکی از آثار ژول ورن است. «دنیای آینده» ،آخرین اثر ژول ورن دانسته شده است که در حالی که مبتلا به آب مرواردید بود در بستر مرگ آن را دیکته کرد.
این داستان همچنین با پیشرفتهای اخیر داستان های علمی تخیلی وی که بنیانش را گذاشت فرق زیادی دارد.یک نویسنده معاصر مطمئنا توضیحاتی درمورد تغییرات بزرگ و ناگهانی در زمین که ورن از آن سخن میگوید ،می داد و احتمالا آن را به نتایج نامعلوم انفجار اتمی نسبت می داد.همچنین تکامل بیولوژیکی ای که ورن به آن اشاره می کند را نتیجه دگرگونی های حاصل از تشعشعات اتمی می دانست. یکی از جنبه های این فاجعه که ورن آن را نادیده گرفته است ،روابط عاطفی در جمعی است که از بیست و شش مرد و فقط چهار زن تشکیل شده است.
ادامه مطلب ...
نویسنده: ژول ورن
میدان توپخانه استانبول در قرن نوزدهم، از جمله میدانهایی به شمار می رفت که همیشه در جنب و جوش بود و افراد پیوسته در آنجا به همدیگر می رسیدند و در حقیقت محل قول و قرارهای آنها محسوب می شد.
اما در آن روز، یعنی شانزدهم ماه اوت سال 1880 فعالیت و جنب و جوش همیشگی در آن میدان به چشم نمیخورد. طلوع خورشید که به رنگ سرخ بر روی گنبدهای مساجد و مناره ها و سنگهای خیابانهای شهر استانبول می تابید، تا کناره های دریا کشیده شده و تنگه مروف بوغازچی یا به عبارتی تنگه بسفر را زینت میداد در میان سکوت حاکم بر میدان ...
نویسنده: ژول ورن
ژول ورن در کتاب کشتی شکستگان روایت مسافران یک کشتی را به رشته تحریر در میآورد که اسیر طوفان میشوند. این داستان نیز مانند دیگر داستانهای او دارای فضایی مهیج با صحنهسازیهای دقیق و روایتی پر التهاب است که خواننده را در هر بخش با کنجکاوی به دنبال خود میکشد. این از خصوصیات منحصربهفرد ژول ورن است که به جرئت میتوان گفت در این شیوه بیهمتاست.
چارلستون - ۲۷ سپتامبر ۱۸۶۹ - سه ساعت از شب گذشته در مد کامل، ساحل را ترک کردیم. جریان جزر به سرعت ما را به پهنه ی دریا می برد. کاپیتان هاینلی بادبانهای بالا و پایین را گسترده است...
ادامه مطلب ...
نویسنده: ژول ورن
داستان در مورد قلعه ای است که اهالی آن منطقه فکر میکنند اشباح در آن زندگی میکنند و ...
این کتاب به نامهای قصر کارپاتها و قلعه مرموز نیز معروف است.
خرداد ماه بود، چوپانی در زمینهای ناهموار گله های خود را می چرائید، زمین پر از علف های سر سبز و درختان زیبا بود. این درختان تحت تاثیر بادهای شمالی بودند.
فریک چوپان را همه اهالی دهکده ورست می شناختند و او را فریکی صدا می کردند. او در نزدیکی دهکده، در جای بسیار مرطوب و کثیف می نشست و گله های خود را می چرانید...
ادامه مطلب ...
نویسنده: ژول ورن
این کتابی که بعد از مرگ ژول ورن درباره او نوشته شد اثر شارل لومیر و به نام ژول ورن است که در سال ۱۹۰۸ منتشر شد. بعد از این تاریخ بسیاری از آثار و مقاله ها در فرانسه و در سایر کشورها درباره ژول ورن و زندگی او انتشار یافت.
در ۱۸ اکتبز ۱۸۲۷ در ساعت ۵ عصر یک کشتی کوچک بادبانی با وزش باد و کمک بادبان سعی می کرد قبل از فرا رسیدن شب به بندری کوچک در یونان وارد شود. این بندر یکی از بنادر قدیمی بود و ؛ هومر هم از آن یاد نموده است و دریای اژه در اطراف آن قرار داشت . در آن تاریخ مذهب مردم یونان آمیخته ای از افسانه های خدایان و بعضی اعتقادات مسیحیت بود...
ادامه مطلب ...