نویسنده: آر ال استاین
گرتن و برادر ناتنیاش، کلارک، از اقامت در خانهی پدربزرگ و مادربزرگشان متنفرند. پدربزرگ ادی عملا ناشنواست و مادربزرگرز نیز تنها به پختوپز علاقهمند است. افزون بر این، آنها در وسط یک باتلاق تاریک و گلی زندگی میکنند. موضوع واقعا عجیبی که دربارهی خانهی پدربزرگ و مادربزرگ وجود دارد این است که از اتاقی در طبقهی بالای خانهی آنها، اتاقی که همیشه قفل است، همواره صداهای ترسناکی به گوش میرسد. بچهها سرانجام به این فکر میافتند که در اطراف خانه، هیولای باتلاق را کشف کنند.
ادامه مطلب ...
مترسک نیمه شب راه می افتد
نوشته آر . ال . استاین
جلد دهم از مجموعه ترس و ارز
خلاصه : مزرعه پدر بزرگ و مادر بزرگ جودی هیجان انگیز ترین جای دنیا نیست، با این حال جودی خیلی دوست دارد تابستان را آنجا بگذراند؛ آخر، قصه های ترسناک پدر بزرگ و پنکیک های شکلاتی مادر بزرگ بی نظیر است .
اما امسال تابستان، مزرعه واقعا عوض شده است. محصول ذرت کم شده،مادر بزرگ و پدر بزرگ خسته و بی حوصله اند .