نویسنده: کتاب سرخ
احتیاجی به دیده یا تشویق شدن نداریم. در روشنایی یا تاریکی، می کشیم و کشته می شویم. بند چکمه هایمان را سفت می کنیم، چه صبح که خروس می خواند و چه شب که خواندن دست جغدهاست. شکارچیانی به دنبال شرورترین موجودات جهان...در جهانی واهی سرگردان...به دنبال آن دیو، جن یا انسان.
آهنگ اسلحه ها که نواخته می شود، پایان بی چون و چرای آن خون است. مرگ و پیروزی برای ما یکیست. تاریکی با هزاران هزار چنگال خود به سوی عالم و زیبایی هایش دست درازی میکند، دست هایمان نمی لرزد، پاهایمان عقب نمی کشد...باید دست ها را کوتاه کنیم و بذرهای عدل و داد را بپاشیم. هر کجا که باشیم نگهبانان جهانیم و تنها یک نام داریم. (( جنگجویان وسپار)).
شیطان و دوشیزه پریم
نویسنده:پائولو کوئیلو
خلاصه ی کتاب:
نویسنده در این اثر سوالی را درباره ی انسان مطرح کرده و همراه با شخصیت های کتاب به دنبال پاسخ آن می گردد و با صحنه های زیبا و ساده ای که می آفریند ، طبعا خواننده ی کنجکاو را هم در این جستجو سهیم و همراه می سازد .مسافری با کوله باری از پاداش زرین برای کسی که پاسخ سوال او را بدهد ، وارد دهکده ای می شود و با کوشش پیگیر برای گرفتن یک پاسخ عملی -نه صرفا لفظی -آن هم فقط در طی یک هفته ، آرامش زندگی عادی روستاییان را به کلی بر هم می ریزد . مسافر از روستائیان به ظاهر نیک اندیش و بی آزار ، عمل می طلبد و این جاست که طی مدت بسیار کوتاهی ،ناشناخته های وجود انسان ها سر بر می آورد و حوادث غیرمنتظره ای شکل می گیرند .