نویسنده: آر.ال.استاین
ولی با رازی بسیار وحشتناک روبه رو می شود...
با سلام خدمت دوستانی که به وبلاگ من سر میزنن
خوبین خوشین سلامتین
خوب دیدم بهتره دو تا خبر بدم به دوستان
اول اینکه تمام فن فیکشنهایی که به صورت یکجا توی پستهای ابتدایی بود به حالت چکنویس تغییر دادم تا ویراش بشن و دوباره توی وبلاگ قرار بگیرناینبار زیباتر و کاملتر از قبل
دوم لینکها که قبلا غیر مستقیم بود حالا مدتی هست به صورت مستقیم قرار میگیره تا افرادی که میان به وبلاگ من در دانلود کتابها راحتتر باشن
و مسئله سوم
هر کسی که به لینک کتابها نیاز داره اگه اطلاع بده لینک مستقیم در اختیارش میذارم این تصمیمو بعد اون گرفتم که دیدم یکی از دوستان کتاب خوان لینک داده به وبلاگ و باید سپاسگذار باشم که رفرنس و آدرس وبلاگو به عنوان منبع ذکر کرده بود
خیلی متشکر از شما دوست عزیز وبلاگ نویس
خلاصه کتاب:
زنی در خیابان های شهر برلین ناپدید می شود، مردی از برج ایفل به پایین پرت می شود , در دنور هواپیمایی کوچک دچار گردباد شده و سقوط می کند . در منهتن، زیر پل جسدی روی شنهای رودخانه افتاده است . در ابتدا به نظر می رسد تمامی این حوادث تصادفی اند، اما پلیس به زودی متوجه می شود که این چهار تن , از قربانیان گروهی بین المللی هستند در این بین "کلی هریس" و "دایان استیونس" بیوه جوان دو تن از قربانیان در نیویورک باهم آشنا میشوند و ...
مارسل پروست چهل روز پس از پایان خونین کمون پاریس در اوتوی (امروزه حومهٔ «پاریس») به دنیا آمد. پدرش آدرین پروست پزشکی سرشناس و مادرش ژان وی فرزند یک دلال ثروتمند بورس بود. تنها برادرش روبر که بعدها حرفهٔ پدر را دنبال کرد، در ۲۴ مارس ۱۸۷۳ متولد شد. پروست در سال ۱۸۸۰ برای نخستین بار دچار حملهٔ بیماری آسم شد. وی در سال ۱۸۸۲ وارد مدرسهٔ کندروسه شد. در سال ۱۸۸۶ در شانزلیزه با مری دو بنارداکی دختر یک اشرافزادهٔ لهستانی آشنا شد که در رمان "درجستجوی زمان از دست رفته" یکی از الگوهای ژیلبر سوان بود. در خلال سالهای ۱۸۸۸-۹ در کندورسه به کلاس فلسفه رفت که دبیر آن «ماری آلفونس دارلو» (۱۹۲۱-۱۸۴۹) بر تربیت فکری او اثر بسیار گذاشت، با نشریهٔ ادبی دبیرستان به نام Revue Lilas همکاری کرد و پایش به محافل اشرافی باز شد. مارسل پروست در ۱۵ ژوئیه ۱۸۸۹ دیپلم ادبی گرفت. در نامهای به آناتول فرانس (که در «جستجو» همان برگوتنویسندهاست) مینویسد که از چهار سال پیش کتابهای او را حفظ کردهاست.
این فن با اینکه یک فن ناقص محسوب میشه اما فوق العاده زیباست .
یکی از پر کار ترین فنها که نویسنده به دقت روی تمام روند داستان کار کردی و بر خلاف برخی از فن ها که روند حوادث بسیار سریع است در این داستان روی مرحله مرحله وقایع کار شده .
اما متاسفانه با اینکه ظاهرا داستان چهار جلد داشته هیچ گاه جلد سوم و چهارم منتشر نشد و در همین دو جلد داستان متوقف گردید .
من خودم شخصا این داستانو میپسندم و باید بگم یکی از زیباترین فن های هری پاتری هست
نویسنده : مهدی شاهین
این فن یکی از فن هایی است که به شکل متفاوت در ادامه داستان شش نوشته شده . در این فن شاهد مسابقاتی هستیم که در مدرسه دورمشترانگ برگزار میشه، مسابقاتی با حضور هاگوارتز و البته هری پاتر و دو دوستش.
طی این مسابقات هری به رازی درباره مدرسه دورمشترانگ پی میبره . رازی درباره نوعی از جادو به نام لویچ و در ادامه متوجه میشه این راز با خودش و یک شاهزاده در ارتباط هست و طبق معمول پای ولدمورت هم در میانه.
هری سعی در کشف راز مخفی در مدرسه درمشترانگ و این شاهزاده خانوم میکنه .
در ادامه ....
خوب برای اطلاع از ادامه این فن رو دانلود کنید و بخونید.
جلد دوم فن فیکشن هری پاتر و شوالیه 17 ساله.
در جلد قبل تا جایی داستان پیش میره که هری پاتر و جانی بلید به همراه هم به دنیای اجنه و قلمروی شیاطین میرن تا با پادشاه شیاطین مبارزه کنن و تمام اجنه که حالا زندانی پادشاه شیاطین هستن رو نجات بدن .
حالا سالها از زمانیکه هری و جانی رفتن گذشته و پادشاهی خون آشامها نابود شده و پسر جانی بلید مخفیانه و دور از چشم بقیه داره بزرگ میشه و این زمانی هست که هویت واقعی و قدرت خارق العاده اون کم کم پدیدار میشه . قدرتی که ناشی از ازدواج دو موجود قدرتمند هست ؛ ازدواج یک خون آشام و یک جن.
نویسنده : فلیپ پولمن
داستان در مورد یه دختر دورگه به اسم جینی هست که با پدرش تو یه خونه ساحلی زندگی میکنه. نقاش خیلی خوبیه و میخواد وقتی بزرگ شد باعث افتخار مادر مرحومش که اونم نقاش بوده بشه.دوستای خوبی داره و همه چیز به خوبی پیش میره تا اینکه متوجه میشه پدرش چیزای مهمی رو ازش مخفی کرده و ...........