آریا کالدورن بوت ( فن فیکشن )

فن فیکشن آریا کالدورن بوت

نویسنده: پگاه

صبح یکی از اولین روزهای پاییزی بود و هوا هنوز ملایم بود. خانه ی جدید کالدورن بوت ها، کلبه ای در نزدیکی حومه لندن بود که در مجاورت دریاچه ای کم آب قرار داشت . خانم کالدورن بوت آنجا را خیلی دوست داشت؛ زیرا او را به یاد کلبه مادرش در پنسیلوانیا می انداخت . امروز اولین روز تحصیلی دخترشان آریا در مدرسه جدیدش هاگوارتز بود.....

هری پاتر و تجارت مرگ ( فن فیکشن )

فن فیکشن هری پاتر و تجارت مرگ ( ناقص )

نویسنده: دارک سایدر

این فن فیکشن از نسل جدید داستان هاست که بصورت فصل فصل در چند ماه اخیر در بعضی سایت ها منتشر شد و حالا با پایان بخش اول کتاب من هم این داستانو قرار دادم. میشه گفت این حجم از داستان بخش اول یا شاید اگه با فن فیکشن بسیار زیبای چهار وارث مقایسه کنیم جلد اول این داستان هست. نویسنده اعلام کرده بخش دوم تابستان سال آینده ارائه میشه که میشه حدس زد علت درس و تحصیله . اما درباره خود این داستان تحلیلی ارائه نمیدم چون خودم این داستانو تا این لحظه نخوندم و برای تحلیل نیاز به مطالعه داستان هست .

روزهای مرگخوار بودن من ( فن فیکشن )

فن فیکشن روزهای مرگخوار بودن من جلد اول ( ناقص )

نویسنده: راهیندا ماجدی

خلاصه به قلم نویسنده:

جریان از اینجا شروع میشه که هری و هریت و رون و هرمیون به این نتیجه میرسن که با نابودی نجینی و دستبند رینکلاو باید به ولدمورت نزدیک بشن. پس تصمیم می گیرن که یکی از خودشون رو در قالب مرگخوار وارد عمارت اربابی کنن و کسی که میره هریته. در طی جریاناتی که اتفاق می افتن هویت هریت بر ملا میشه و نتیجه این اتفاقات. ازدواج اجباری لرد و هریته.

پیوست:

این فن فیکشن در کنار شخصیتهای شناخته شده مجموعه اصلی شخصیت جدیدی داره با نام هریت .لازم به ذکر هست که در حال حاضر نسخه ای از این فن فیکشن قرار گرفته که ناقص و دارای بیست فصل هست وجلد اول داستان حساب میشه؛ وبا توجه به گفته نویسنده جلد دوم این داستان هم در ادامه منتشر میشه و البته نوشته شده فقط تایپ و منتشر نشده . به علت حاضر نبودن کاور اصلی کاور موقتی برای این داستان قرار گرفت.

  ادامه مطلب ...

هری پاتر و چوبدستی برتر ( فن فیکشن )

فن فیکشن هری پاتر و چوبدستی برتر ( ناقص )

نویسنده: سالازار اسلیترین

چوب دستی برتر از نظر شروع روندی تند داره و شروعی ضعیف البته در انتهای فن شاهد این میشیم که داستان وارد جذابیتی خاص میشه و اگه نویسنده روش وقت میزاشت برای بازبینی حتما فن خوبی میشد.

هری پاتر پسری که زنده ماند در حالی که بر روی تخت نشسته بود مشغول شمردن جاودانه سازهای ولدمورت بود. هنوز دومین جاودانه ساز رو نام نبرده بود که آتشی هری رو در بر گرفت و به آرامی آتش ناپدید شد و به جای آن کتابی بی نهایت قدیمی بر روی زمین افتاد. هری که تعجب کرده بود به آرامی کتاب را برداشت به محض برخورد دست هری به کتاب حس آپارات به هری دست داد. هری در ساحل دریا ظاهر شده بود.

هری پاتر و جادوی عشق ( فن فیکشن )

فن فیکشن هری پاتر و جادوی عشق ( ناقص )

نویسنده: بهروز حسن بیگی

یک فن فیکشن کوتاه و ناقص دیگه . اشتباه و مشکل در داستان دیده میشه اما مشکل اصلی سرعت جلو رفتن غیر طبیعی و سریع داستان هست . نویسنده اعلام کرده بوده قصد نوشتن یک فن کامل داره اما متاسفانه باز هم ناقص باقی مونده .

  ادامه مطلب ...

هری پاتر و هویت واقعی ( فن فیکشن )

فن فیکشن هری پاتر و هویت واقعی ( ناقص )

نویسنده: The Best Wizard

این فن فیکشن یکی از مجموعه داستانهای زیبا به قلم بست ویزارد هست که البته متاسفانه ناقص باقی مانده. موضوع کاملا متفاوت با بقیه داستانهای این نویسنده هست . قبلا تعداد فصل بیشتری از این داستان داشتم که متاسفانه از دست رفت و همین تعداد باقی مانده . البته روند داستان برای من که از طرفدارهای این نویسنده بودم بقدری غیر منتظره بود که باید اعتراف کنم این تنها داستان این نویسنده هست که ازش بدم اومد. البته مقداری از این داستان که الان دارم و قرار میدم دربر دارنده قسمتهای سیاه داستان نیست. بله همونطور که متوجه شدید این داستان در ادامه محیط تیره تر و تاریکتری داره و یک جادوگر سیاه جدید به کل باعث غافلگیری میشه، جادوگر سیاهی که اصلا سیاه بودنش شکه کنندست .

هری پاتر و میراث تاوانا ( فن فیکشن )

فن فیکشن هری پاتر و میراث تاوانا ( ناقص )

نویسنده:  ali_dj

یک فن فیکشن ناقص دیگه مربوط به بعد از کتاب ششم هری پاتر . در ابتدا فکر کردم به خاطر  نام تاوانا این داستان ربطی به آفریقا داره اما این نام به فرد اشاره داشت . داستان قدیمی هست و متاسفانه باید ذکر کنم فصل هشتم این داستان موجود نیست و فایلی هم که از فصل هشتم این داستان وجود داره خراب هست . غلطفهای املایی وجود داره و همچنین گاهی اشتباهات دستوری اما داستان نسبتا قلم روانی داره . چون هنوز اونقدر نخوندم که بتونم در باره ایده ها و خود داستان نظر بدم دعوت میکنم شما هم این فن فیکشن قدیمی و ناقصو دریافت و مطالعه کنید.

هری پاتر و بی همتا ( فن فیکشن )

فن فیکشن هری پاتر و بی همتا

نویسنده: الستور

احتمالا قبل فن هری پاتر و بی همتا رو دیدیدن که توی همین سایت هم هست. اما این فن فرق داره . درسته که هر دو هم نام هستند اما در داستان متفاوت. این فن فیکشن به قلم الستور هست و البته میشه گفت ضعیف هم هست. ایده این داستان از فیلم جت لی با نام بی همتا گرفته شده و با وارد کردن به دنیای هری پاتری این فن فیکشن شکل گرفته. این داستان در هیچ سایت یا وبلاگ دیگه ای موجود نیست و حداقل من هیچ نسخه ای از این داستانو تا الان جایی ندیدم پس میشه اعلام کنم برای اولین بار این فن فیکشن منتشر میشه. در پایان این فن نوشته شده که این جلد اول داستان بوده اما جلد دومی منتشر نشد. 

هری پاتر و هدایای زندگی ( فن فیکشن )

فن فیکشن هری پاتر و هدایای زندگی ( ناقص )

نویسنده: گریندل والد ( حامد )

باز هم یک فن فیکشن ناقص دیگه و این بار هری پاتر و هدایای زندگی، نوشته شده توسط یکی از کاربرهای سایت زندگی خوب . این فن فیکشن هم طبق معمول ناقص باقیمونده هر چند از ظاهر و مرتب بودن داستان مشخصه که نویسنده با علاقه شروع کرده.این فن مربوط به بعد از کتاب هفتم هست. پیشگویی جدید و نبردی جدید در پیشه که همراه با ایده های زیبا و قلم نویسنده واقعا جذابه.

در ادامه از این به بعد فن های ناقصو سعی میکنم به صورت دو تا دو تا قرار بدم، البته اونهایی که حجم کمی داری . در ابتدا قصد نداشتم تمام این فن های ناقصو قرار بدم چون بعضی به علت کم حجم بودن به عقیده من ارزش گذاشتن نداره اما از اونجایی که بعضی دوستان مایل بودن تمام فن فیکشن ها چه کامل چه ناقصو داشته باشن تصمیم گرفتم هر چیزی که دارمو قرار بدم اما چون بعضی از این فن فیکشن ها بیش از حد کم حجم و کوتاه هستن از این به بعد فن های خیلی کوتاهو به صورت جفت در یک پست قرار میدم. میدوارم باعث رضایت دوستان بشه .

هری پاتر و بهترین دوست ( فن فیکشن )

فن فیکشن هری پاتر و بهترین دوست ( ناقص )

نویسنده: حمید کنستانتین

فونت این داستان خیلی بزرگه حجم زیادی از داستان هم نوشته نشده. این هم یکی دیگه از فن های ناقص که یکی از کاربرهای سایت زندگی خوب نوشته و منتشر کرده و البته مثل بیشتر فن فیکشن ها ناقص باقی مانده.

توضیح بیشتری ندارم چون خودم هم این فن فیکشنو نخوندم .