فن فیکشن هری پاتر و تجارت مرگ ( ناقص )
نویسنده: دارک سایدر
این فن فیکشن از نسل جدید داستان هاست که بصورت فصل فصل در چند ماه اخیر در بعضی سایت ها منتشر شد و حالا با پایان بخش اول کتاب من هم این داستانو قرار دادم. میشه گفت این حجم از داستان بخش اول یا شاید اگه با فن فیکشن بسیار زیبای چهار وارث مقایسه کنیم جلد اول این داستان هست. نویسنده اعلام کرده بخش دوم تابستان سال آینده ارائه میشه که میشه حدس زد علت درس و تحصیله . اما درباره خود این داستان تحلیلی ارائه نمیدم چون خودم این داستانو تا این لحظه نخوندم و برای تحلیل نیاز به مطالعه داستان هست .
از اونجایی که این پست تا این لحظه نزدیک به 300 بار بازدید داشته و دوستان خواستن من هم نظر و تقد خودمو مثل بقیه فن فیکشن ها بنویسم مجبور به ویرایش پست شدم تا نظر خودمو بنویسم.
این فن فیکشن نثر روان و قابل قبولی داره که نشان دهنده قلم خوب نویسنده هست. نویسنده اندیشه و نگرش خاصی درباره فن خودش داره که باعث شده سبک متفاوتی در این داستان وجود داشته باشه، اما متاسفانه غلط های املایی و دستوری و گاها تکرار کلمات یا کاربرد اشتباه کلمات و جمله بندی نامناسب گاهی باعث ناراحتی خواننده میشه که نشون میده داستان به ویرایش نیاز داشته. البته نام دو نفر در داستان به عنوان ویرایشگر برده شده اما متاسفانه به نظر میرسه ویرایش صحیحی صورت نگرفته یا ویرایشگرها با وجود زحمتی که کشیدن در این کار حرفه ای نبودن و تجربه نداشتن.
خود داستان مخلوطی از داستانهای آخر زمانی و هری پاتر هست که گاهی اوقات بیشتر به نظر میرسه با یک داستان غیر فن طرف هستیم تا با یک فن فیکشن. در سبک نگارش میشه این فن فیکشن رو با بعضی از داستانهای الستور مثل وحشت ترسناک مقایسه کرد البته این داستان به مراتب سطح بالاتری داره . یا با فن فیکشن پیمان مرگ که از این داستان سطح بالاتری داره .
مسئله ای که متاسفانه به طبق علایق من نبود روند علاقه هری و هرمیون بود که خلاف سیر طبیعی مجموعه هری پاتر خانم رولینگ بود و نویسنده بعدا برای توجیح این مسئله ساخته شدن هورکراس و قسمت شدن روح هری پاتر را در سیر داستان خود وارد کرد . ورود موجوداتی به نام فرشته در مسیر داستان یکی از بزرگترین عیبهای این داستان بود. موجوداتی که قراره نمایده پاکی باشن اما سرمنشاء شرارت و پلیدی هستن و به دنبال برپاهی رستاخیز فرضی ؛ و در این راه دست به قتل عام و حمایت از شرارت و نیروهای شرور میزنن . در واقع به نظر میرسه جای خیر و شر عوض شده.
فرشتگان در نقش شیاطین و هری پاتر فرد برگزیده در نقش اهریمن و شیطان واقعی که صدها بار پلیدتر و سیاه تر از ولدمورت هست . در واقع باید به هری پاتر سیاهترین جادوگر قرن نام داد . نه فقط قرن بلکه تمام تاریخ . از این نظر میشه فن پر کشتار پیمان مرگ را مثال زد . تنها تفاوت اینکه در این فن فیکشن جادو نقش ضعیف دارد و بیشتر داستان پیرامون موگل ها و سلاح های آنها سیر میکند .
با جمع بندی تمام مسائل به نظر من این داستان بهتر هست بجای فن فیکشن به عنوان اقتباس ازاد از مجموعه هری پاتر نامیده بشه . چون با وجود بهره گرفتن از فضای داستان هری پاتر چهارچوب و مسیر متفاوتی در پیش میگیره .
در کل داستانی متفاوت با عیب ها و مزیت های کوچک و بزرگ متعدد که نشون میده نویسنده باید علاوه بر کار روی ایده ها و پخته تر نوشت و شاید تغییر سبک نگارش در زمینه نگارش داستان؛ آینده مناسبی در پیش داره . حداقل اینکه در صورت ادامه کار نویسنده میتونیم منتظر کارهای بعدی این نویسنده باشیم که در صورت بازنگیری در بعضی روش های نگارشی و رفع عیوب قطعا داستان های بعدی با پشتوانه تجربه بهتر از داستان حاضر خواهند بود .
با تشکر
من توصیه میکنم حتما این داستانو مطالعه کنید به عنوان اثری متفاوت قابل قبول هست.
.
سلام با تشکر
ببخشید فن فیکی ندارید که پرسی جکسون و هری پاتر قاظی هم باشه؟ خیلی وقته دنبالشم ولی پیدا نمی کنم. اگه دارید میشه بذارید؟ سایت های دیگه هم باز نمی کنن.
نه من همچین فن فیکشنی تا الان خودم ندیدم
دوسال گذشته ولی هنوز که هنوزه دوست دارم آرامش و بخونم
سلام.من میخوام یه فن در مورده مجموعه پرسى جکسون بنویسم که البته به این زودى قصد انتشارشو ندارم.میخواستم ببینم میتونم اون رو اینجا بزارم؟
حتما در صورت نوشتن اطلاع بدین
سلام
پس این فن فیکشن درخواستی من چی شد؟غارتگران و جرئت حقیقت و میگم
سلام
مدتها گذشته از درخواست فراموش کردم
تازه کل فصلهاشو فکر کنم مرتب نداشتم باید کامل کنم
سلام، این فن هم انگار قراره ناقص بمونه، تا جایی که من دیدم تاپیک ارائه قسمت دومش بسته شده بود، خود نویسنده انگار هستش ولی فعالیتی مرتبط با فن ازش ندیدم،
آقای دارک سایدر، لطفا برگرد...
سلام
ظاهرا نویسنده تصمیم داره ویرایش و اصلاح کنه
من هم خبر ندارم
سلام
میشه فن هری پاتر و انحطاط اجنه رو تو وبت قرار بدی؟؟
سلام
این فن اسپانیایی هست و ظاهرا ترجمه انگلیسی هم داره اما من نتونستم پیدا کنم. علاوه بر این که به فارسی ترجمه نشده
چخبر از بازنویسی این فن؟
من خبری از نویسنده و داستان ندارم
متاسفانه الن ریکمن درگذشت همون سورس اسنیپ تو سری فیلم های هری پاتر خبر خیلی بدی بود
بله خبرشو داشتم بازیگر خوبی بود بخصوص باعث ناراحتی هری پاتر دوست ها
سلام .از سایت خوبتون تشکر میکنم و خسته نباشی میگم .
خیلی وقته فن فیکشن نزاشتین .فن کامل جدید کی میزارید؟
فن کامل که ندارم البته خودم هم امیدوارم فن جدید بیاد یا فن های ناقص کامل بشه
خیلی قشنگ بود.معلومه نویسنده روش وقت گذاشته...
میشه فن فیکشن غارت گران و جرئت و حقیقت رو بذارینتو سایت؟
ممنون میشم
ظاهرا داره باز نویسی میشه
حاضر میکنم میذارم
سلام. این فن داره بازنویسی میشه. خواستم بدونم وقتیی بازنویسی شد میزاریدش توی وبلاگتون؟ چون به شخصه شنیدم خیلی از ایرادات متنشسو نویسنده داره بر طرف می کنه و خیلی از جاهای گنگ داستان رو داره از بین می بره. با خود نویسندش که حرف می زدم می گفت که داره فن رو بازنویسی می کنه و خیلی از جاهایی که گنگ و مبهم به نظر می رسن رو اصلاح می کنه. در کل گفته تغییرات خیلی زیادی تو داستان انجام میشه و تنها یکی از ایده های اصلی عوض نشده. برای مثال فکر کنم به خاطر اعتراض خوانندگان دیگه از تقلید های سینمایی که دوستان می گفتن صورت گرفته استفاده نشده و ایده هاییی بسیار زیبا تر و خلاقانه تر در ذهنش جای گرفته. و هم چنین با توجه به اینکه کتاب اول ویراستار نداشت این دفعه خود سایت زندگی پیشتاز در زمینه ی ویراستاری باهاشون همکاری می کنه و کاور جدید هم طراحی شده. خواستم بگم دوستانی که ممکنه از این فن ناامید شدن حتما منتظر نسخه بازنویسی شدش باشم چون که با توضیحات نویسنده فکر کنم یه شاهکار در راهه
خود فن سبک متفاوتی داشت چون نتونستم دربارش به نویسنده پیام بدم یا خبر بگیرم نظرم شاید منفی برداشت بشه . اما اگه ویرایشش باعث بهتر شدن بشه قطعا خبر خوبیهمن هم میذارم وقتی منتشر بشه
اون فن رو خوندم اون فن هایی که توش هری زیاد قدرت نمیگیره رو میشه معرفی کنی؟
خیلی از فن ها بدون قدرت گرفتن یکباره هری هستن . میتونین ترینیتی رو مطالعه کنید هم قشنگه هم کامل هم قدرت زیادی نداره هری فقط مبارزه .
اقا فن های به سبک فن نیمه شیطانی رو معرفی کن لطفا
تمام این سبک فن هارو به خاطر ندارم اما فن من به آنجا می رسم سبک مشابهی داره والبته کامل هم هست توی قسمت فن ها کامل میتونید پیدا کنید
پیدا کردی؟
نوچ . من گفتم آیدی لازمه . من اونجوری یاد دارم
جرا ج نمیدی
این چند روز مریض بودم تازه دارم بهتر میشم . نظراتو اصلا ندیده بودم . آیدی میدادی بهتر بود . اونجوری راحتتره یافتن .
ببخشید مسافرت بودم جواب ندادم
کانالی که ساختی؟اره هستم
من هم بیمارم این چند روز برای همین مطلب نذاشتم اگه آیدی تلگرام داری بذار بیابمت
چی شده . از چیزی ناراحتین کتاب یا لینک دانلود مشکلی داشت ؟
فن نمیزاری داداش
چرا حاضر کنم بعدی رو زود میذارم هر چند چیز زیادی هم نمونده
هرکمکی بخوای در خدمتم
تو جون بخواه
اگه بتونی که خوبه فقط خبر بده
کانال تلگرام هستی ؟
فن فیکشن ته کشید؟
نه ته نکشیده فکر کنم چند تا مونده باشه . ولی نه درخواستی بود نه نظری نه کمکی برای همین گذاشتم کنار
با سلام.این فن رو خوندم.از اونجا که دوستان همه دنبال یه نقد واسه این فن بودم به خود دیم که یه تحلیل از این فن بکنم.
نثری روان و زیبا...مطمئن باشید که وقتی این متن رو می خونید نوع متن و سبکش رو با فن های قوی و یا ترجمه شده مقایسه خواهید کرد.ولی در همین ابتدا شاهد مشکلاتی خواهیم بود.غلط های املایی و یا جا افتادن حروف...غلط های املایی برای کسی که کتاب خوان حرفه ای نیست چندان واضح نیستند و غلط های نرمال هستند ولی حروف جا افتاده زیاد بودند که البته میتوان این مورد را به نبود ویراستار مربوط کرد.چرا که طی گفت و گویی که با ویراستار داستان داشتم ایشان ذکر نمودند که تنها توانسته بودند متن را تایپ کنند و از ویراستاری خبری نبود.پس عذری قابل قبول است که ما شاهد بر خی غلط های نگارشی و املایی باشیم.و نکته ی دوم.نویسنده به دلیل اینکه اولین کارش بوده استفاده از علامات نگارشی رو خوب بلدن نبوده و ما در بیشتر جاهای داستان شاهد استفاده ی .... در داستان هستیم که ممکنه آزار دهنده باشه.
خوب از لحاظ نگارشی نقد شد.بریم سر اصل داستان.میخوهم بگویم که داستان در کل ایده ای پرداخت شده داشت.بر خلاف نظر برخی دوستان میتونم بگم که این فن یکی از قوی ترین ایده ها رو داشت.تجارت مرگ...واقعا انتخاب جالبی بود.ولی ما در همان ابتدای داستان متوجه برخی ضعف ها خواهیم شد.
به جرئت میتونم بگم که فصل اول نا امید کننده بود.خیلی...خیلی بهتر میتونست فن رو آغاز کنه...فن با نوشتن یک نامه آغاز میشه که فضا های گنگ زیادی رو به وجود میاره.و همین اشتباه...باعث میشه که ما فضاهای خالی بسیار زیادی در داستان مشاهده کنیم.سر منشا احساسات شخصیت ها معلوم نیست و همه تا پایان کتاب مشخص میشن.یک جور هایی نویسنده سعی کرده تا فضای های خالی رو با پایانی که برای فن در نظر گرفته بود پر کنه که همشون پر نشدن متاسفانه.و همین باعث نا رضایتی بسیاری از خوانندگان این داستان شده.در واقع...روند گذر داستان با وجود جذاب بودن بسیار سریعه..همین داستان رو نویسنده با همین ایده میتونست حداقل با دو هزار صفحه انتشار بده و ما میتونستیم شاهد یکی از بهترین فن ها چه خارجی و چه ایرانی باشیم.واقعا میگم.اگه فضاهای خالی و گنگ داستان وجود نداشتند این فن میتونست پر طرفدارترین فن ممکن بشه.ولی نویسنده چنین ایده ای رو که میتونست اینقدر روش کار بشه رو خراب کرد.همش رو توی 200 صفحه جا کرد و انتشار داد.شاید می شه علت این امر رو...وحشت نویسنده از ناقص موندن فن دونست...که من به شخصه بهش حق میدم.ایام تحصیلی طی سه ماه بعد از آغاز انتشار فصل اول آغاز می شدند پس نویسنده مصمم بوده تا قبل از آغاز سال تحصیلی فن خود را انتشار دهد که باعث سرعت زیاد روند داستان شده.به هر حال بگذریم.فن با تمام این جاهای خالی همچنان یک فن جذاب بوده..و حالا میرسیم به فصول پایانی ...بحث بر انگیز ترین فصول و جذاب ترین فصول...حال و هوای آخر الزمانی به وجود آمده تنش ها را افزایش داده و موجب شده تا فنی به یاد ماندنی به وجود بیاد.بیشترین انتقادی که از فصول آخر داستانی شده وارد شدن عنصری با عنوان زامبی بوده...زامبی...یک جسد که بنا به هر دلیلی از آرامش مرگ خود بیرون آمده و در دنیای زندگان با عنوان نامرده دست به فعالیت میزنه...در رابطه با این عنصر داستان ها،فیلم ها و سریال های زیادی ساخته شده.و حالا در این فن نیز از اون استفاده شده.انتقادی که دوستان می کنند اینکه که وارد کردن این عنصر باعث میشه تا حال و هوایی نظیر فیلم های اهریمن مقیم و سریال هایی نظیر دد والکرز به جود بیاد.ولی این امر اشتباهه.چرا؟زامبی یک عنصر عمومیه.اگر بنا به این بود که هرکسی این عنصر رو وارد ذهن خلاقش بکنه از این گونه فیلم ها تقلید کرده پس داستان زامبی،اثر معروف دارن شان و یا حتی خود فیلم ها ی اهریمن مقیم و ددوالکر نیز همه تقلید کرده اند.نویسنده حق داره هر عنصری که میخواهد وارد داستان بکنه به غیر از یک چیز،شخصیت های داستان های دیگر...که این می تونه شامل احساسات آن شخصیت ها،اثر هایشان و ... باشه و در غیر این صورت ما به آن داستان فن فیکشن داستان مورد تقلید قرار گرفته میگوییم.ولی آِا در این داستان از چنین چیز هایی تقلید شده.تنها چیز هایی که آشنا می زنند شخصیت های مجموعه ی هفت گانه هری پاتر اثر رولینگن.پس میگیم که این داستان فن فیکشن هری پاتره.با کمال احترامی که برای خوانندگان عزیز دارم ولی تقلید دانستن ای فن یک اشتباه محضه.
در رابطه با پایان نهایی داستان تنها چیزی که میتونم بگم اینه که شوکه کننده بود.چنین شخصیت تاریکی هم میتونه حال و هوایی نظییر داستان های واقعی ایجاد کنه و هم میتونه اعتراض بسیاری از منتقدان رو بلند کنه چرا که ما در مجموعه های هری پاتر شامل چنین شخصیت تاریکی نبودیم.ولی با نوشته شدن جلد دو دهان منتقدین بسته شده.چرا که هیچ چیز معلوم نیست.نویسنده... با اعلام نوشتن جلد دو نتیجه رو به نفع خودش تعیین کرده. و تا وقتی که جلد دو کامل نوشته نشه ما نمیتونیم بگیم که این وسط منتقدین پیروز شدن یا نویسنده.تنها چیزی که ما میدونیم اینه که دارک سایدر یک امتیاز از ما جلو تره.و فقط کافیه تا ورق برگرده تا با شکست سنگین خود رو به رو شه.
با تشکر
سلام.میشه لطف کنید اینو بخونید یه نقدش بکنید؟چون آخه من میبینم فن های ناقصو میخونید تند تند و نقدشون هم میکنید ولی سر این یکی فنه اصلا هیچ نقدی نکردید.!آخه من شنیدم جلد دومش داره میاد ولی از اونجا که درس دارم نمیخوام وقتمو پای یه چیز الکی هدر بدم.میخوام مطمئن شم خوبه یا نه و اگه خوبه بشینم بخونمش.خواهشا یه نقد بکنید.هم از خوبی هاش و هم از مشکلاتش.چون تنها چیزی که فهمیدم این بوده که این یکی فن با تمام فن های دیگه متفاوت تربوده
من این کتابو خوندم اما فقط پستشو دوباره عوض نکردم . قبلا هم گفتم بهتره خونده بشه درسته از بعضی نظرها کامل مخالف سلیقه من هست اما نثر روان و قلم قابل قبولی داره. حتما بخونید
امم ببخشید اونوقت یه سوال؟این دوستانی که ازش خوششون نیومده دقیقا از چیش خوششون نیومده؟به نظر من که فن زیبایی بود و روش کار شده بود و برعکس بقیه فن ها که ایثده هایی خارج از هری پاتر اورده بودن (که این چیز مهمی نیست )در واقع اینش مهمه که ببخشید به قول معروف می..نن به کل داستان..مثلا ترکیب پرسی جکسون و این...همم چه شود.یکی اینطوری خوندم تا دوساعت داشتم میمرد از خنده ولی این یکی دقیقا نمونه ی یک تراژدی خوب بود.پایانی بسیار خوب...عالی و کار شده بود.اوایل داستان رو خوب کار نکرده بود که نشان از تازه کار بودن نویسنده بوده و لی در ادامه نثر نویسنده پخته تر میشه.ممنون که گزاشتینش.لذت بردم.کاشکی جلد دوم رو زود تر می داد
من خودم هم باید بخونم اما درباره یک داستان همیشه نظرات موافق و مخالف وجود داره . البته باتید بخونم و بعد نظر بدم اما اگه ضعیف هم باشه قابل درکه چون نویسنده تازه شروع کرده به نوشتن و تجربه اولشه
سلام هنوز نخوندیش؟اگه خوندیش بگو بینم ارزش خوندن داره یا نه؟دانلودش کنم؟
سلام نه ولی توی لیسته . متاسفانه لیست طولانیه و وقت محدود الانش هم دارم فن دیگه میخونم تا بذارم وبلاگ همین الان هم دارم آپلود میکنم. من خودم همه فن هارو میخونم به نظرم حتما بخون بخصوص اینکه نویسندش موجوده و من هم منتظر برای جلد دوم
داداش فن جدید نداری برامون بزاری والا ما چشم امیدمون به شماست
گذاشتم فن جدیدو میخواستم دو تا بذارم اما فعلا دست نگه داشتم تا قبلش از آپلود سنتر مطمئن بشم و جای مناسبی پیدا کنم
پس کی میاد این فن دوست عزیز؟ یه خبری بده. روزی چند بار سر میزنیم ولی خبری نیست
شرمنده امشب میخواستم بذارم اما دعوت بودم فردا حتما حداقل یک فن قرار میگیره
ارزش خوندن رو داشت و باید بگم بد نبود.
البته خوب هم نبود.(بچه ها غرق در امیدت کردن من امید نمی دم) می تونست خیلی بهتر باشه، یعنی خیلی خیلی بهتر باشه ولی خوب... .
درکل بنظرم شروع قوی(به خصوص حرفی که اولش گفتی) و پایان قوی داشتی اما وسط داستان رو خوب کار نکردی.
متاسفانه اینترنت قطع و من چند ماه که از کافینت وصل میشم وگرنه یه نقد اساسی واسط می نوشتم متوجه اشتباهاتت بشی.(اگر وقت کردم می نویسم از ایمیل یا از اینجا می فرستم واست)
نویسنده سایت هم تشکر، داستان جدید نمی زاریم به خصوص از نوع فن فیکشن!
فن جدید کی میذاری عزیز دل برادر؟
بخاطر مشکل ترینبیت نشد کتاب بذارم . کتاب حاضر داشتم برای گذاشتن اما تغییر قانون ترینبیت همه چیزو خراب کرد
سلام:)وقتی دیدم فن جدید اومده کلی خوشحال شدم چون کاملم بود دیگه بیشتر ولی بعد چند فصل به کل ناامید شدم.فضای فن اصلا هری پاتری نبود ب نظرم بیشتر به فیلم های رزیدنت اویل میخورد تا هری پاتر قسمت های زیادیش گنگ بود برام هنوزم هست البته
به طور کلی با نقد عاغامهران موافقم امیدوارم جلد بعدیش خیلی بهتر از این باشه
و ممنون از نویسنده بابت زحماتش و دستت مرسی برای گذاشتنش
پ.ن:نویسنده عزیز اگه دقت کنید فن های خوب و زیبا زیاده
اهممم.سلامی دوباره.خوب.دوستان.من امروز یکمی زیادی سورپرایز شدم.در واقع من ایمیل ها ،نظرات و پی وی ها رو چک کردم و خوب ..شگفت زده شدم.عزیزان زیادی پیام داده بودند و از این فن استقبال زیادی کرده بودند.به طوریکه خودم هم باورم نمی شد.شگفت انگیز تر از اون اغلب اونها فن من رو از بهترین فن هایی می دونستن که خوندن.و خوب این لطفشونو می رسونه.باید بگم منی که مطمئن بودم فنم یک چیز مزخرف بوده وقتی این آمار خرسندی و رضایت رو دیدم نظرم 180 درجه عوض شد.با تشکر از دوستان خوبی که استقبال کرده بودند.و خوب.من نظرات منفی و کسانی که از این فن خوششون نمیومد رو همنگاه کردم و در کمال تعجب شاهد بودم که فقط سه نفر که شامل مهران عزیز هم میشه از این فن استقبالی نکردن.و دو نفر دیگر در سایت زندگی پیشتاز بودن.همچنین دوستی بهم گفت که دیگه داری زیادی شکسته نفسی می کنی.فن تو یه هفته ی اول انتشارت 750 بار دان شده.دیگه چی میخوای..و خوب من فهمیدم که در کمال شگفتی دوستان زیادی از این فن خوششون اومده و لطفشونو هم می رسونه.پس من با قدرت جلد دوم رو در تابستان 95 ارائه میدم.با بهترین کیفیتی که در حد توانم هست.با ما همراه باشید.
فنت جالب بود ایده جدیدی داشتی ولی یکم تو بیان جزییات ضعیف بودی ولی در کل برای کسی که اولین کارشه چیز خوبی نوشتی امیدوارم ادامه بدی و ناقص رهاش نکنی
اه نهه امیر محمد جان
کلا ببین اینطوریه.هری میره وزارتخونه.اونموقع هنوز عاشق جینی بوده.بعد وقتی میره تا سریوسو نجات بده .موجود فرازمینی بهش میگه ما میتونیم اونو بهت برگردونیم ولی باید در عوضش چیزی رو بهمون بدی.سرنوشت و قوی ترین احساساتت.تو پدر خواندت را بدست می آوری. و در رستاخیز صاحب روحی آزاد و فارغ از هرگونه مسئولیت و غم خواهی شد.بعد هری هم قبول می کنه که این دلیل تغییر ناگهانی احساساتش و قضایای تجارت مرگ میشه.باز هم از دوستانی که از این فن خوششون اومد تشکر می کنم.واقعا به من مید دادید
فنت ضعیف نبود اینقدر شکست نفسی نکن بالاخره هر فنی یک مشکلات خاصی داره بیشتر از هرچیز از پیوستگی بین قسمت های مختلف داستانت خوشم اومد فقط یکجا اول داستان اشاره کردی که هری از اول عاشق هرماینی بوده بعد موقع برگردوندن سیریوس از پرده میگم من عشقم به جینی ویزلیو میدم و پدر خوندمو آزاد میکنم بالاخره نفهمیدم عاشق کدومشون بود...ولی خب با اینکه فلش بک ها یکم گیج کننده بود و بعضی فسمت ها در نظر اول گنگ به نظر میرسید ولی شاهد یک فن قوی بودم که به ندرت کسی میتونه تو اولین کارش همچین فنی بنویسه واقعا دستخوش کارت حرف نداشت
یعنی دروازه توی وزارت خونه جادوگر سیاه بوده و مخالف عشق؟چجوری عشقو از قلب هری کشده بیرون ؟ مثل دراکولا
این بخش جالب بود نظرمو جلب کرد
خوبه که خود نویسنده به نثر ضعیفش اذعان داره. یه پیشنهاد دارم جای اینکه تو یه فن یا یه کتاب یا کلا هر نثری به جای اینکه پر ایده باشه یه ایده پرداخت شده وجود داشته باشه. یه موضوع دیگه هیچوقت نباید نه تند نوشت نه کند سیر داستان باید به صورت پیوسته باشه و بعضی جاها به کمی فراز و نشیب داشته باشه. اگه بخواین کتابای خانم رولینگو در نظر بگیرین حول موضوع هورکراکس جرقشو از کتاب چهارمش زد و کلا همین یه ایده رو ادامه داد تا اوجش به کتاب هفتم رسید. اینو میشه به عنوان یه تمرینی برای کتابای بعدیتون در نظر بگیرین شروع بد و پایان بدتری داشته بهتره به فکر ایده دیگه ای باشین. به علت تعداد زیاد فن های نوشته شده احتمال داره با کمبود ایده مواجه بشین اصلا اشکالی نداره ایدتون با یه فن دیگه مشترک باشه مهم قدرت نثرتونه. دلسرد نشین حتی اگه فن قبلیتون افتضاح بوده باشه. مطمئنا میتونین با کمی صبرو حوصله تونوشتن فن خوبی بنویسین که تو یادها بمونه و سعی کنین فصل به فصل بیرون ندین. چون هر لحظه امکان رسیدن یه ایده به ذهنتون هست که ممکنه فن شمارو یه تکون اساسی بده. اگه نقد تند من باعث کدورتی شده عذر خواهی میکنم. با این وجود بدونین اگه فن دیگه ای بنویسین یکی از اولین افرادی که اونو میخونه خودمم
اممم مهران جان!من نگفتم فن قوی نبوده!گفتم که انتظارات منو برآورده نکرده و گرنه شما صاحب اختیارید.فن من پشیزی هم ارزش نداره.والاوخودم هم اینو میدونم که اصلا به پای فن های خوب نمی رسه.و این اولین نوشته ی منه مهران جان.امیدوارم درک کنید منو!و الا من که ادعایی نکردم.گفتم امیدوارم خوشتون بیاد و اینطور که معلومه خوشتون نیومده و حق دارید .ولی من هیچوقت نگفتم که فنم قویه.درسته خودم هم معتقد هستم که فنم خیلی مزخرفه!
راستش این فقط یه پیش زمینه بود تا طرح اصلیم رو وارد کنم تا جلد دوم رو بنویسم که امیدوارم مشکلات اینو نداشته باشه.
ولی میدونید یکمی هم شوکه شدم.خخخ.آخه دوستانی که نظر میذاشتن همه میگفتن به به و چه چه بعد یه دفعه آقا مهران گل کوبوندم خخخخ
کامل خوندمش. نظر قبلیم مربوط بود به زمانی بود که تا فصل مربوط به دراکو خونده بودم و بعد خوندن باقی فصول نظرم یه ذره تغییر کرده. البته نه درجهت مثبت. هرچی جلوتر میرفت برعکس اینکه نوشته نویسنده پخته تر شه بیشتر دچار هرج و مرج و گسستگی شده تا جایی که مطمئنم اگه از رو فن یه امتحان از نویسندش بگیریم نمره قبولی نمیگیره. هرکی از وسطای فن شروع کنه به خوندن بیشتر به این فکر میفته که این فن مربوط به رزدینت اویله نه هری پاتر. به نویسنده توصیه میکنم بهتره بذاره این فن ناقص بمونه. حیف وقتی که روش گذاشته بودم. این اولین بار بود برای یه کتاب یا حتی فن این جمله رو به کار بردم حتی فن های الستور. اینم به اون دلیل بوده که خود نویسنده سطح نوشتشو ابتدای فن از خیلی فن های دیگه بالاتر میدونسته و وعده الکی داده. هنوز اون جملش یادمه که گفته کلی فن خوندم و فن قوی ای توش ندیدم اگه بین فن هایی که تو این وبلاگه فن قوی وجود نداره این فن که اصلا به حساب نمیاد. از هر فن یه ایده گرفته شده و توش قرار داده شده و ایده های دیگشم از فیلمای سینمایی بوده. یه توصیه به نویسنده میکنم که حتما فیلم رورونی کنشن رو ببینه یه فیلم ساموراییه یحتمل میتونه ازش برای فن بعدیش ایده بگیره کاملا مایوس شدم
اولین بار بود دیدم اینقدر تند نظر گذاشتیمهران نویسنده تازه کاره و این هم اولین کارشه من هنوز نخودم اما امیدوارم قلمش قویتر و قویتر بشه و توی جلدهای بعد و حتی فن های بعد یک جهش بزرگ شاهد باشیم
من دوباره اومدم بگم دم نویسندش گرم با اینکه فنش یکم مشکلات داشت ولی در کل عالی بود واقعا باهاش کیف کردم
آقایان خجالت نکشید.شما فقط نظر بدید هرچی خواستید هم بنویسید.والا بلا من راضیم.چون باید بگم این اولین باریه که دست به قلم بردم.یعنی قبلش هیچ کتاب دیگه ای هم ننوشتم و همینجوریش حسابی دارم گردو میشکنم که اینو کامل نوشتم و این همه هم دانلود شده!دمه مهران جان گرم که خجالت نکشید و همه مشکلات رو گفت ولی بازم به نظرم کم گفتی مهران جان.فن من نمونه ی یک فن واقعا ضعیف بود!خدایییش شما اول فن رو خوندید حالتون به هم نخورد.من هنوز که هنوزه دارم حسرت میخورم چرا این قدر مزخرف شروع کردم داستان رو و خیلی بهتر میتونستم شکل بدم.و اون فلش بک ها هم که کلا به خاطر ایده ی مزخرفم تجارت مرگ بود.یعنی خیلی راحت میتونستم ایده های بهتری بنویسم.کلا خودم هم معتقدم فن مزخرفی نوشتم و نمی دونم چرا دوستان میگن خوب نوشتم!و باز هم دمشون گرم که بنده ی حقیر رو مسخره و تحقیر نکردن.خیلی هم دمشون گرم.و دمه صاحب وبلاگ.ع.ر. گرم که اینو حاضر شد بزاره تو وبلاگش.دست همتونو میبوسم و طلب پوزشمیخوام از همتون که فن به این مزخرفی نوشتم و شما رو وادار کردم این چرندیات رو بخونید.انصافا رودروایسی نداشته باشید و بکوبید منو.به باد انتقاد ببندید ولی نظر بدید .چون خودم هم معتقدم فنم یک مزخرف تمام معنا بود.دوست دار همتون.محمد Dark Sider
با عرض پوزش بابت نثر ضعیف فن
فقط 4 تا نظر؟تازه یکیشم فحش بود!نا امید شدم!چرا آمرا دانلود این قدر بالاس ولی هیچکس نظر نمیزاره؟تا همین حالا از لینک پیکو فایل شما 25 مرتبه دانلودش کردن و از سرور سایت پیوینر هم 740 بار!ولی دریغ از ده نظر
خوب الان نظرها بیشتر شد اون هم که فحش نبود
چرا همیشه ناراحتم چون بازدید هست نظر نیست
سلام
داستان جالبی بود ولی یه خورده گیج کننده
هری میشه ریدل ریدل میشه هری میره رو خط رون
ولی بازم قشنگ بود
سلام متشکر نظر گذاشتین
اول از همه از نویسنده بابت زحماتش تشکر میکنم. کار سختیه تو این همه مشکلات روزمره نوشتن
من زیادی نقد دارم امیدوارم دلسرد نشی و ادامه بدی
نوشته شما طوری شروع شد که مارو به خوندن یه فن خیلی قوی امیدوار کرد اونجا که گفتین فن های زیادی خوندین و چیز قوی ندیدین و هدفتون نوشتن فن قوی ای هستش. بی رودر بایستی بگم تا اینجایی که من خوندم یعنی فصل مربوط به دراکو مالفوی و نکات +18 اون با یه فن معمولی روبرو بودم. که پرشای جالبی نداشت. منظورم همون فلش بکاست. نکات گنگ زیادی داره. اومدن سریوس یه نمونش. از بین بردن هورکراکس توسط 3 نفر. بودن دراکو مالفوی توی این زمینه نیاز به یه پیش زمینه داشت وگرنه خیلی بی معنی میشه. عصبانیت جینی ویزلی که میخواست پدر هری رو در بیاره به خاطر ول کردنش و یهو خوب شدنش. نکات منفی زیاده. منم از اوناییم که دوس دارم هرماینی با هری باشه ولی نه با این پیش زمینه.
امیدوارم این نکات رعایت بشه. سرعت بالای داستان جلوش گرفته بشه. به جزئیات محیط بیشتر دقت بشه. بهتره که اسم طلسم ها گفته نشه انگلیسیش زیاد جالب نیست لاتین بود یه چیزی. فصول به هم مرتبط باشن. فصل دراکو از دید من نیاز نبود مگه اینکه بعدا یه فکری داشته باشی. جزئیات دوئل ها هم ضعیف بود. قدرت داشتن بی اندازه دراکو تو ذوق میزد. بهترین فصول از دید خوننده همیشه فصول مربوط به تمریتات هری بوده و ...
البته اینا همه نظر من بوده و دلیلی بر ناتوانی داستان شما نیست شاید خیلیا نظرشون فرق بکنه. امیدوارم ادامه بدین و تونسته باشم کمکی بکنم و بازم تشکر
مثل همیشه تحیلی مفصل
واقعا عالی بود بعد مدت ها یک فن قشنگ خوندم دم نویسندش گرم
نویسنده کلی شاکیه چرا نظر کمه متشکر نظر گذاشتین
قشنگ بود ولی برای اولین بار بعضی از قسمت هاش میتونست گیج کننده باشه,از یه نظر شباهت زیادی با داستان های رولینگ داشت و از یه نظرم که کاملا متفاوت بود,جالب بود ولی ایراد های بسیاری هم در طول داستان به چشم میخورد
بعد مدتها سر زدین
بیا اینم فححححش:
راستش من خودم خیلی رو این جلد حساب باز نکردم و در واقع بیشتر روی جلد بعدی که تابستون شروع میکنم حساب باز کردم.اون یه نبرد واقعیه!نمونه ای از تمام رویداد های اکشنی که میخواید.و نگران مسائل مسخره ی احساسی نباشید.بهتون قول میدم بر عکس جلد یک که یکمی بد شروع کردم اونو کاملا آهسته آهسته شکل بدم روابط رو.با تشکر از تمامی دوستان.راستی باید بگم که آمار دانلود این جلد از حد انتظارم بیشتر شد.650 تا چیز کمی نیست؟یا هست؟لطفا دوستان بگن 650 تا خوبه واسه یه فن یا باید بیشتر باشه؟
با شتکر..منتظر فحش های دوستان گرامی هستم
مرسی ببینیم چی نوشته امیدوارم که چیز خوبی باشه
پس منتظر نظر هستم نویسنده هم هست
قشنگ بود کاملا متفاوت با تمام فن فیکشن های دیگه بود.تو داستانش ولدمورت ی مشکل خیلی کوچک به نظر میاد در اصل میخواد اتفاقات بعد از ولدمورت رو بگه در اصل میخواد برتری مشنگ ها رو به نمایش بزاره