نویسنده: ژول ورن
با وجود اینکه قله غول عظیم تا آن روز طرف توجه کسی نبود بر اثر حوادث عجیبی که بعدها اتفاق افتاد توجه عمومی را بسوی خود جلب کرد این مطلب را بدان جهت می گوئیم که حادثه این کوه از وقایع بسیار عجیب و خارق العاده ای بود که خواه ناخواه دنیای قرن بیستم را شاهد ماجراها و حوادث شگفت قرارداد و گاهی از خود می پرسید آیا آنچه را که من دیده بودم واقعیت داشت و با ...
نویسنده: ژول ورن
ابولهول یخ ها از آخرین رمانهای بزرگ ژول ورن و به گفته خود او ، دنباله رمان ماجراهای آرتور گوردون پیم اثر ادگار آلن پو است. پیوند بین این دو رمان ، فقط گواه شیفتگی ژول ورن به این اثر آن «شاعر نابغه آمریکایی» که بودلر آن را به فرانسه ترجمه کرده بود ، نیست ، بلکه بیشتر نشان دهنده پیوند تخیل و الهام ژول ورن با حساسیت و اندیشه رمانتیک آغاز قرن است. رد پای نفوذ رمانتیکیها که در آثار ژول ورن به وفور دیده می شود در این اثر بیش از همه مشهود است. اما در عین حال ، او در این اثر رئالیسم علمی و منطقی پایان قرن را با چیرگی فنی و صنعتی و اقتصادی انسان بر سراسر کره ی زمین همراه است در مقابل اسطوره ی رمانتیک بیکرانگی قرار می دهد که در رمان ادگار آلن پور ، سپیدی بی پایان قطب نماد آن است.
جثورلینگ در اوت 1838 در مجمع الجزایر کرگلن سوار کشتی عجیبی به نام هالبران می شود که پس از مشاهده جسد یکی از بازماندگان کشتی جین بر روی یک یخپاره سرگردان، او را تا آن سوی قطب جنوب با خود می برد.
نویسنده: ژول ورن
برادران سام و سیپ ملویل آدمهای خوب و ساده دلی بودند و بعد از مرگ خواهرشان که بعد از یکسال شوهرداری بیوه ماند و بر اثر بیماری درگذشت دختری از خود باقی گذاشت که برادران ملویل ناچار بودند از این دختر نگهداری کنند...
روزی سام و سیب که فرزندان خانواده مرفهی هستند متوجه چیز عجیبی در آسمان می شوند چیزی فراتر از باور؛ اشعه ی سبزی در ارتفاعات خودنمایی می کند .اما ذهن کنجکاو آنها به همین بسنده نمی کند بلکه باید به کشف این پدید نادر بپردازند و ...
نویسنده: ژول ورن
داستان درباره مردی بنام توراس است که به عنوان کاپیتان جنگ در کشور پرو و روی رودخانه آمازون کار میکند. وضیفه توراس دور کرده بومی ها از جنگل است . یک روز او کاغذی با نوشته هایی مرموز میابد که عقیده دارد راز محل گنجی را بر ملا میکند. این کاغذ راز زندگی مردی بنام جون گارل را در خود دارد که سی سال پیش به اعدام محکوم شده اما یک روز قبل از اعدام، از زندان گریخته. توراس پیشنهاد می کند که ...
نویسنده: ژول ورن
بعد از اینکه دکتر بر روی یک صندلی بزرگ چرمی قرار گرفت بخود گفت: این روزنامه های انگلیسی واقعا خوب روزنامه هایی هستند.
دکتر سارازن در تمام زندگی اش با خود سخن می گفت و این یکی از انواع سرگرمیهای وی بشمار می رفت.
او مردی بود پنجاه ساله با سیمایی دلنشین و چشمانی سالم و درخشان که زیر یک عینک فلزی قرار داشتند، و با چهره ای جدی و دوست داشتنی، یکی از آن اشخاصی که انسان با نگاه اول فکر می کند: این مرد لایفق و درستکار است...
نویسنده: ژول ورن
پیل گریم، نام کشتی با ظرفیت چهارصد تن است که برای صید نهنگ ساخته شده و صاحب آن آقای جیمز ولدن است. ناخدا هال از سالها پیش اداره ی این کشتی را به عهده گرفته بود. خانم ولدن همراه با پسر کوچکش جک و پسر عمویش بندیک با اجازه ناخدا سوار کشتی شدند تا از سانفرانسیسکو خارج شوند. در بین ملوانان پسری 15 ساله نیز دیده می شد. نام او دیک ساند بود. پدر و مادر او ناشناخته بودند و او از بچگی در یتیم خانه بزرگ شده و بعد از آن توسط صاحبان این کشتی دریانوردی را یاد گرفته بود. سفر آن ها آغاز شد. آن ها از همان ابتدا با مشکلاتی روبرو شدند و در بین راه...
ادامه مطلب ...
نویسنده: ژول ورن
میشل استروگوف ، قهرمان رمان که فرمانده ارتباطات تزار است مأمور میشود که پیام مهمی را به شهر دورافتاده ایرکوتسک در سیبریه شرقی برساند. بر اثر تحریکات شخصی به نام ایوان اوگارف ، افسر سابق گارد امپراطور که خلع درجه شده و در صدد انتقامجویی است، قبایل تاتار شورش کرده و پادگان ایرکوتسک را در معرض تهدید قرار دادهاند. حوادث غیرعادی و فراز و نشیبهایی که میشل استروگوف طی این سفر از میان دشتهای پهناور سیبری و در راه مبارزه با اوگارف با آنها مواجه میشود، موضوع صحنههای هیجانانگیز قرار میگیرد...نویسنده: ژول ورن
ناگهان توجه جهان به اعماق آب ها جلب میشود.مردم جهان متوجه موجود ناشناسی میشوند، که در اعماق آبها زندگی میکند. عدهای گمان میکنند او یک کوسه بزرگ است، عده دیگری هستند، که معتقدند، او نوعی هیولای دریایی ناشناخته است.پروفسور آروناکس به همراه ندلند که صیاد نهنگ است و یک دوست دیگر، با یک کشتی تحقیقاتی به جستجوی این هیولای زیر آب میروند. اما کشتی در اثر برخورد با آن موجود آسیب میبیند و پروفسور آروناکس و همراهانش...
ادامه مطلب ...
نویسنده: ژول ورن
داستان درباره گروهی از اسرای جنگی است که در میانه جنگ داخلی آمریکا فرار میکنند و سوار بر بالونی میگریزند. این گروه فراری شامل یک افسر و یکی از خدمتگزارانش، یک خبرنگار و یک ملوان و پسرخوانده اش و یک سگ است. بالون آنها در جزیره ای ناشناس سقوط میکند و حال این گروه کوچک در تلاش برای زنده ماندن به تلاش میپردازند؛ در حالیکه نیرویی ناشناس و اسرار آمیز از آنها حفاظت میکند.
نویسنده: ژول ورن
یک اشراف زاده انگلیسی به نام فیلاس فوگ با رفقای خود در باشگاه شرط میبندد که دور دنیا را در ۸۰ روز بپیماید. او به همراهی خدمتکار وفادارش به نام ژان، معروف به پاسپارتو، عازم سفر میشود اما چون مظنون به سرقت از یکی از بانکهای انگلیس است، زیر نظر یک پلیس قرار دارد که او را طی سیر و سیاحتهایش لجوجانه تعقیب میکند. گروه فوگ در طی سفر خود ماجراهای متعددی را از سر میگذراندد.