کتابخانه ای برای همه
کتابخانه فانتزی
کتابخانه ای برای همه
کتابخانه فانتزیسلام
سلام به تمام دوستانی که اینجا سر میزنن برای دانلود کتاب
این چند روز وبلاگو به روز نکردم
علت هم این بود که به دلیلی که همچنان برام مجهوله نمیتونم توی سروری که کتابهارو آپلود میکرد کتاب آپلود کنم
واقعا باعث تعجبه
لینکهای قبلی رو چک کردم و سالم بود و به درستی میشه دانلود کرد اما آپلود جدید موفق نشدم انجام بدم
اگه این مشکل حل نشه شروع میکنم به آپلود کتابهای جدید توی پرشین گیگ
مستقیم نیست لینکهای پرشین گیگ
اما خوبیش اینه قابلیت ادامه دادن داره
امیدوارم مشکل زودتر حل بشه
درد دل
چه قدر وقتی دلت میگیره همه چیز سخت میشه
اون غمی که توی گلوتو گرفته و نمیذاره نفس بکشی
چه سخته وقتی دلت میگیره
حس تنهایی و غمی که غمبرک میزنه روی دلت و ضربانشو پر درد میکنه
چه قدر سخته وقتی که دلت بگیره و تکیه گاهی برای دلت نباشه
غم میشینه روی دلت
خوبه حداقل خدایی هست که این وقتها تکیه کنی به بزرگیش
شب است و بدلم باز شکست
دل ساده ی من هزار بار شکست
خبر
نمیدونم داستان این بلاگ اسکای چیه 
با اینکه چهار ماه هست این وبلاگو باز کردم و مطلب هم توش گذاشتم اما رنکینگش بالا نمیره با اینکه همه کار کردم
اما وبلاگ توی سرویس دهنده های دیگه بعد یک ماه از نظر رنگ الکسا دو به شکل عجیبی بالا میره
امروز وبلاگ دیدم با فقط چند مطلب و حدود یک ماه فعالیت که توی الکسا رتبه 15 میلیون داشت 
اما من با تمام وقتی که گذاشتم هنوز رتبه 25 مونده و به زحمت کمی تغییر میکنه
برای همین توی یک سرویس دیگه هم وبلاگ زدم .
حالا مطالبو اونجا هم میذارم و با امکانات بسیار بیشتری که داره اول اونجا مطلب میذارم بعد مطلبو اینجا هم قرار میدم .
فعلا تازه شروع کردم بعدا که وبلاگ آماده شد اینجا آدرسشو میزنم . 
بازگشت
سلام
یک مدت خبری از من نبود 
خوب بعد هم برگشتم و دیدم قالب وبلاگ کلا نابود شده
هر کار هم میکردم نمیشد وارد مدیریت وبلاگ بشم چون اینجا تغییراتی در جریان بود و مهاجرت به نسخه جدید
خوب بعد که همه چیز ثبات پیدا کرد اومدم قالب جدید گذاشتم
و الان گفتم بیام یک سر بزنم
پس احتمالا فردا شب یک تعداد جدید کتاب میذارم 
احتمالا یک گروه جدید از فنها
امیدوارم مورد پسند واقع بشن 
خسته ام
خسته ام
خسته ام از رفتن
خسته ام از ماندن طاقت ماندن نیست و توان رفتن
ای کاش زود پایانی بود و پایانی بر این سفر که ناخواسته آغاز کردیمش
ای کاش میتوانستم
ولی افسوس
افسوس که یارای پایان خود خواسته ام نیست
خسته ام
خسته ام
شنبه
حالم هنوز گرفته است
حوصله ندارم
فعلا حال چیزی گفتن هم نیست
خوب روی مطلب قبلی که پسورد گذاشتم یک جور درد دل بود فقط هم هدف نوشتنش بود و بس
الان اومدم نت
یک چیزی به ذهنم رسید
حداقل این وبلاک الکی که درست کردمو بهتره چهار تا کتاب توش بذارم
خوب
فکر کنم از هری پاتر شروع کنم بد نباشه
خودم که خیلی ازش خوشم میومد و از خود اصلیش بیشتر از فن ها یی که براش نوشته شد
البته توی همه فن فینکشنها فقط سه یا چهار تا واقعا برام جالب بود
خوب از داستان ضعیف با پایان بد و غمگین بدم میومد
پس احتمالا از پست بعد فن ها هری پاتر و خودشو بذارم
این هم یک سرگرمی برای مشغول بودن فکر
شروع
نمیدونم چرا
فقط خواستم جایی باشه حرف بزنم
دلم خیلی گرفته بود
واقعا حس بدی دارم
احساس تنهایی
فقط میخوام جایی باشه حرف بزنم
برام مهم نیست کسی بخونه اصلا ترجیه میدم کسی نخونه
فقط بیام و حرف بزنم و برم
همین و بس
