دوربین قاتل
نویسنده: آنتونی هوروویتس
آن جا یک قطعه زمین بایر بود؛ نه پارکینگ اتومبیل، نه محل ساختمان سازی، فقط یک مربع از سنگریزه و خاک که انکار هیچ کس نمی دانست باید با آن چه بکند. و بعد یک تابستان حراجی های صندوق عقب اتومبیل مثل مگس های توی پیک نیک از راه رسیدند و از آن به بعد هفته ای یک بار در آن جا حراج برگزار شد. لیوان های ترک خورده و بشقاب های وحشتناک، کتاب های جلد مقوایی کهنه ای که اسم نویسنده هایشان را هم نشنیده اید ، کتری برقی ، وسایل صوتی که به نظر می رسید چهل سال پیش از دور خارج شده اند.
.
آخرش من اینطوری بودم
http://up.ashiyane.org/images/cz7yec4yd5cvs962m9vm.gif
عالیییییییییییییی
این چیه دیگه