کتابخانه ای برای همه
کتابخانه فانتزی
کتابخانه ای برای همه
کتابخانه فانتزیبی نام و نشان ( فن فیکشن )
فن فیکشن بی نام و نشان
نویسنده : سمیه نجاتی سرشت (پروتی)
این فن فیکشن بسیار زیبا اثر پروتی یکی از نویسندگان قدیمی در نگارش فن فیکشن هست . سبک این داستان با بقیه فن فیکشن ها متفاوته و در ابتدا بخاطر پرشهای زمانی متعدد گیج کننده به نظر میرسه و احتمال داره خواننده خسته بشه اما در عین حال در صورت ادامه و همراه شدن با روند داستان سبک زیبا و نثر روان داستان واقعا جذاب به نظر میاد ؛ در عین حال تعداد زیاد پرشهای زمانی در عین اینکه میتونه نقطه ضعفی برای داستان حساب بشه نشان از تبحر نویسنده هم هست چون همگام کردن و شکل دادن داستان با این مقدار دگرگونی در ساختار و حفظ انسجام مطالب کار ساده ای نیست . تصمیم داشتم مدتی قبل این داستان زیبارو در وبلاگ قرار بدم اما به دلیل اینکه نویسنده قصد تغییر پایان داستان داشت صبر کردم تا نسخه جدید گذاشته بشه اما فعلا از این نسخه ویرایش شده خبری نیست و نویسنده خبری درباره کامل شدن داستان نداده.
.
من سی و دو سالمه. تعجب نکنید. سی و دو سال. ولی با کتابهای هری پاتر بزرگ شدم. کتابهایی که نسل جدیدی از بهترین متفکران عرصه نویسندگی رو در کشور پدید آورد. در این روزهای سخت بیماری، برای فرار از افکار مزاحم و پوچ، سری به دنیای زیبای دوران نوجوانی خودم زدم و با کمی شانس، این کتاب خانوم سمیه نظر من رو به خود جلب کرد. عادت دارم هیچگاه با خوندن چند صفحه، در مورد داستانی قضاوت نکنم،پس ادامه دادم و دادم و دادم و سه روز به طور کامل تمام کتاب رو مطالعه کردم. مشخصا معلومه نویسنده عزیز، طرح کلی داستان رو از ابتدا تا انتها بصورت محو در ذهن خودش پرورش داده، گهگاه تناقضاتی در مسیر داستان بوجود میومد، ولی به شاکله اصلی آسیب نزد. هنوز هم برام عجیبه که چطوری یه کتاب سه روز کامل منو در خود غرق کرده بود. روند رو به رشد داستان، پرداخت مناسب شخصیت ها، و فلش بک ها، منو بیشتر در یک فیلم سینمایی غرق کرد تا داستان. البته به دل من نشت. بارها باعث شد به صفحات قبل برگردم و مطالب رو مرور کنم، ولی خب لذت بخش بود. در کنار کتابهای داداش و هرمیون، سمیه عزیز نشون داده که نویسنده ای قابل با افکاری منبسط و توانا هست که هیچگاه روند رو به رشد داستان رو اسیر سرعت بی معنی تحولات نکرد. تقابلات جادوگران و مشنگ ها در کتاب جانوران شگفت انگیز که دچار کمی بی منطقی هست، در این کتاب به خوبی به تصویر کشیده شده. استفاده از وقایع دردناک تاریخی مثل هلوکاست به خوبی در کتاب بسط داده شده که گویا از چشم خود رولینگ پنهان مونده بود. پرداخت مناسب افراد بی جادو بیشتر منو درگیر خودش کرد. درام داستان جالب ولی در فصول انتهایی کمی به سمت بی منطقی پیش می‌رفت. فکر کنم نویسنده یه مقدار از طولانی شدن داستان خسته شده بود. ولی باز هم میگم، این فن، بشدت توصیه میشه و خواندنش رو در اولویت قرار بدید. آفرین پروتی
این فن خوبه چون نویسنده کار درست رو کرد همون چیزی که پاتر فن ها میخان بودن داکو با نقش اصلی به نظرم چون تو این فن هری قدرت خودش رو به مرور به دست اورد خیلی بهتر از فن های دیگس که یه کتاب میخونه یا یه قصر میبینه قدرت نویسنده تو حذف سوروس اسنیپ آرتور ویزلی جینی پاتر لیلی پاتر و.... معلوم میشه چون داستان باز کسل کننده نمیشه بقیه داستان ها با وجود همه باز کسل کننده میشع
این رمان قدرت نویسنده رو میرسونه که کلن به هری پاتر قدرت خاصی نمیرسه فقط با تلاش کوشش مثلان جادوگر ارباب نمیشع که فوت کنه لرد سیاه رو ببرع این قدرت نویسنده رو میرسونه که جینی و لیلی رو بکشه ولی داستاناز مسیرش منحرف نشه میتونم بگم نقش اول تو هر قسمت متفاوت بود یک رمان کامل بدون هیچ عیب نقص خواهش میکنم یک بار دیگه دست به قلم شید و مثل این شاهکار رو بیارید
برخلاف دوستان من فکر میکنم اصلا هندی نیست. خیلی جدیه. البته سه چهار فصل اولش گیج کننده بود که من به نویسنده حق میدم از روی اون همه حوادث بپره چون بدون پرش اگه میخواست همه چیزو بگه باید چند هزار صفحه می نوشت
اما از جایی که به اصل ماجرا رسید یه طرح کامل و متفاوت بود. احساسات رو داشت چون چیزی که تو زندگی هری مهم بود همیشه عشقش به خانواده و دوستانشه پس طبیعیه که ما احساسات پدرانه از هری ببینیم. عاشق دراکو توی این فنم اما بیشتر از اون سیریوس و رابرت رو دوست دارم یعنی حاضر بودم تک تک شخصیتهای رولینگ پر پر بزنن بمیرن این دو تا چیزیشون نشه. داستان هم خیلی خوب ساختار سازی داشت روون بود و عشق ابکی و کشکی و قوی شدن الکی توش نبود. یعنی هری شب نمیخوابه صبح بلند شه حریف یه ابرقدرت مثل ولدمورت بشه. چندین سال تلاش میکنه کلی بلا سر خودش و خانوادش میاد و آخرش فداکاری میکنه. به نظرم تونسته بود شخصیتهای رولینگ رو همونجور که بودن حفظ کنه و شخصیتهای خودشم خیلی خوب و قوی جا داده بود بین داستان. یعنی هرمیون و رون و هری و حتی ریموس همون ادما بودن. دراکو هم تقریبا خودش بود فقط این یه روی دیگه دراکو بود.
فصلای آخر دیوانه کننده بود تا پنج صبح بیدار نشستم از نگرانی برای سیریوس و با بدبختی اون بخشها رو خوندم.
درباره اخر جدید با پروتی حرف زدم نوشته اما نذاشته هنوز (ده سال واسه تموم کردن فن وقت گذاشت ده سالم میخواد اخرش رو عوض کنه)
کتاب دیگۀ این نویسنده هم ظاهرا تو یه انتشارات چاپ شده.
خیلی خوب بود
کاملشو نمی ذاری؟
ممنون
سلام !! واقعا فن عالی و توپی هست !!!
من که کلا عاشق شخصیت دراکویم !! اینجا دراکو معرکه بود ! یعنی معرکه !!!
+
راستی فن دیگه ای سراغ نداری که دراکو توش نقش پر رنگی داشته باشه ؟ به غیر از مرئی نامرئی و پیمان مرگ !!!
سلام
تعداد زیاده و به مرور فراموش کردم
اتفاقا مالفی ها طرفداران جدی داره
نه یادم نمیاد فقط همین دو فن فیکشن با نقش مثبت دراکو یادم هست
سلام خسته نباشید از وبلاگتون بی نهایت لذت بردم بی نظیر و عالیه فقط اگه میشه به صورت یه جدول اسم فنا و مشخصاتشون(کامل یا ناقص نویسنده تعداد صفحات و...) درست کنید البته که کار طولانیه ولی اگه میشه انجام بدید ممنون.
سلام
کار سخت و زمان بری هست بخصوص که تعداد فن ها خیلی زیاده . میتونم فقط اسامی کتابهارو بذارم به صورت لیست اما بقیه اطلاعات وقت زیادی میخواد .
نه، منظورم اون ترجمه شده هاشون بود، شکمتو صابون نزن
حالا نمیشه بیای ترجمه کنی ؟
بهترین فنیه که تا حالا خوندم حتی از فنای انگلیسی هم بهتره به غیر از پایان بدش.
بیشتر از عاقبت هکتور واتسون ناراحت شدم ( شکلک گریه) شخصیت محبوب من بود توی اون فن (و حتی همه فنا) راضی بودم همه شخصیتای رولینگ بمیرن اون سالم بمونه. نویسنده با این که از کاراکترای اصلی بودش زیاد جنبه های شخصیتیش رو باز نکرده.
فن انگلیسی میخونی ؟ بیا ترجمه کن بیا
این فن فیکشن خیلی محشره من خودم به شخصه عاشق این فن هستم
به همه پیشنهاد میکنم بخوننش گرچه آخرشو دوست نداشتم ولی فن فوق العاده ایه
من هم از نویسندش تشکر میکنم هم از شما که تو سایتتون این فن رو گذاشتید.
متشکر
پروتی گفته بود قراره یک نسخه جدید از این داستان ارائه بده . یک نسخه با یک پایان جدید چون خودش هم از پایان راضی نبود . اما خبری نشد متاسفانه
خوشحالم راضی هستی
یکی از بهترین فن های هست که تا حالا خوندم خیلی عالیه و خیلی هم طولانیه
پروتی دو تا فن داره تاجایی که یادمه بعد یک کتاب غیر فن هم نوشته که جلد اولش فقط کامل شده که باید بذارمش
از نظر خودتون زیباترین فنا کدوما اند؟
من خودم قدرت برترو دوست دارم
سلام اگه میشه بگید از نظر شما کدوم یک از فناتون از همه بهترند
سلام
من خودم قدرت برتر و فرشته مرگو ترجیه میدم
البته فرشته مرگ با وجود ایده خوب نقص زیاد داره اما قدرت برتر واقعا زیباست
به جز بی نام و نشان فن دیگه ای نیست که ااااااااخرش هرمیون به هری برسه؟
فکر کنم حداقل سه فن بود که هری و هرمیون ازدواج کردن حالا یا همو دوست داشتن یا جینی و رون مرده بودن و هری و هرمیون با هم ازدواج کردن
البته الان فقط هری پاتر و فداکاری یک مار به یادم هست که اینجوری تموم شد
عالللللللللللللللللی بود خیلی وقت بود که یک فن فیکشن کامل و با پایان درست و حسابی نخونده بود
خیلی خیلی زیبا بود
ممنون از تو که خوشحالم کردی
خواهش میکنم
نویسنده قرار بود یک پایان جدید هم براش بنویسه اما فعلا که خبری نیست شاید هم پشیمون شده
اونم وسطاشم
چه سرعتی من هم دارم میخونمش
چند کتاب حاضر کردم اما برای مطلب گیر کردم
بالاخره تموم شد بهترین فنه تمام عمرم بود
پس الان وقتشه که فرستاده مردگانو بخونی
چند روز پیش تصمیم گرفتم به جای قدرت شیطانی ک خیلی حوصله سر بر بود اینو بخونم وقتی شروع کردم تازه فهمیدم چه اشتباهی کردم که از اول نخوندمش واقعا فوق العاده بود از نظر من از هر نظری با بقیه فن هایی که خوندم متفاوت بود و داستان منطقی تر پیش رفت یعنی اینجوری نبود که هری شب بخوابه صبح بیدار بشه و کلی قدرت بدست بیاره چند ماه بعد بزنه تامی جونو بترکونه.اینو ی جورایی ب داستان اصلی ترجیح میدادم
در مورد قدرت شیطانی و شوالیه هفده ساله با برادر مهران موافقم شوالیه هفده ساله خوب بود من از ایده خون اشمیش خوشم میومد ولی غلط املاییاش واقعا فاجعه بود بقیه مواردم که گفته دیگه
بی نام و نشان از نظر من واقعا جذاب بود و ممنونم از نویسنده و شما دیگه کلا دستتون مرسی
من تمام فن فیکشن هارو خوندم این دو جلدو فکر کنم دو بار خوندم
ایده زیاد داشت اما خوب نقص هم داشت
خواهش میکنم خوشحالم خوشت اومده
سلام. واقعا داستان قشنگی بود. خیلی بیشتر از قشنگ. متشکرم از شما که داستان رو روی سایتتون قرار دادید. روی همه چیز خیلی خوب کار شده بود البته از یه تلاش ۵ _ ۶ ساله انتظار دیگه ای هم نمیرفت.اما پایانش ک گفته بود هری شوم ترین طلسمی را ک میدانست ب ولدمورت زد منظورش همون طلسم مرگ بود ؟ یعنی طلسم مرگ این بلا رو سر هری آورد؟ ممنون میشم جواب بدید آخه آخرش گیج شدم. در ضمن بخاطر اینکه فن طولانی بود واااااقعا حال کردم. هر چند شبانه روزی پاش بودم و سریع تمومش کردم واسه همین فکر میکنم اشتباه کردم ( چشمامم ضعیف شدن. حس میکنم
اصلا دوست ندارم واقعیت باشه. کاشکی همش خیال باشه ) توروخدا فن پیدا کن بزار. من کسی رو میشناسم ک بتونه ترجمه کنه اما نمیتونم بهش بگم یعنی روم نمیشه چون الان میگه پولش رو نمیگیرم اما من نمیخوام اینطور باشه. تا ببینم چی میشه
سلام
من خودم هنوز نتونستم کامل بخونم تا نصف رسیدم تازه امیدوارم نسخه جدیدش هم زودی بیاد
احتمالا منظور همون طلسمی بود که موقع آموزش دامبلدور یاد داد و گفت توی زندگیتون فقط یک بار میشه انجام داد
من امیدوار بودم نویسنده یا مترجم پیدا بشه کمک کنه هر چند از کسی انتظار ندارم اما با توجه به تعداد دانلود فن ها فکر میکردم حداقل یکی دو نفر کمک کنن
اما هیچکس پیدا نشد دو سه نفر هم که گفتن کمک میکنن غیب شدن
البته همه اینایی که گفتم نظر منه خیلیا دوس دارن داستان هری پاتر خون اسامی بشه من فقط نظرمو گفتم ولی غلط املاییش متاسفانه همونطوری بود که گفتم. دست نویسندش درد نکنه تخیل فوق العاده قوی داشته فقط تجربش کم بوده. اگه 2-3 سال پیش شروع میکردم به خوندن فن حتما خودم یه دونه مینوشتم. دودلم شروع کنم یا نه مطمئنا شروع کنم یکی 2 سالی باید بنویسم تا از دیدم کامل شه و تایپش کنم. دیگه اون موقع کسی نیست بره سراغ هری پاتر. شاید همین فردا صبح یه مداد و دفتر گرفتم دستم شروع کردم نوشتم شاید برای دل خودم ولی جینی رو حتما میکشم
شوخی کردم گل پسرا
نه پروتی جزئ نویسنده های با تجربست که قبل این فن هم داستان ترینیتی رو داشته که خیلی قشنگه البته یک داستان غیر فن هم داره که یک جلد کامل شده اما جلد دوم ظاهرا فعلا متوقف هست
فن خون آشامی هم همون شاهزاده دورگه و جلد دومش قدرت شیطانی هست که میشه خوند
الان هم دیر نیست برای فن نوشتن همین الان هم سه چهار فن در حال نگارش وجود داره حداقل من طرفدار فن خوب هستم توی یک هفته که بی نام و نشانو گذاشتم 50 بازدید داشت
اگه دوست داری بنویسی اینکارو بکن من هم میذارم اتفاقا خبر خوبیه
اینجوری فکر نکن
همین الان هم بعضی افراد میگن نوشتن فن ارزش نداره یا فن خواننده نداره وقتی وبلاگ زدم بعضی میگفتن فن چیه یا نذارم اما چند هزار دانلود داشت همین فن فیکشنها
شوالیه 17 ساله رو خوندم فقط برای یه بار خوندن خوب بود نه بیشتر. غلط املایی بیداد میکرد طوری که اگه میخواستی هر صفحشو جدا گانه تصحیح کنی مطمئنا نمرش زیر 10 میشد. بعضی قسمتاش جالب بود بعضی قسمتاش خیلی بد بود. بعضی ایده هاش جالب بود ولی خیلی بهتر میشد اگه قدرت شیطانی رو به عنوان ادامه داستان نمینوشت. اونقدر حفره و تناقض تو داستان زیاد بود که دلم میخواست هرچه زودتر تموم شه. نمونش زیاده مثلا هری تو دنیای اتش بود اصلا نباید به گفته نویسنده پیر میشد. تو یه جایی از داستان اشاره شد بود ماکسیموس وقتی اومد به زمانشون فقط 15 سال گذشته ولی تو دنیای ما چند هزار سال.
مهمترین دلیلی که نباید قدرت شیطانی رو نوشت برمیگرده به خود شوالیه 17 ساله جایی که هری سفیر شد هرچند که کمک جانی بازم به گفته داستان در تناقض بود ولی چشممونو روش میبندیم گفته شده هری در 500 سال اخیر کسی سفیر نشده بعدا یه هویی یه دختری وارد داستان میشه که میشه زن جانی و یه دفعه کشکی کشکی خواهر کوچیکه ارش میشه و میشه یه سفیر. زیاده این دست مثالها مثل بعد کشتن ماکسیموس به دست جاناتان بلید روحشو به 7 قسمت تقسیم کردن جان پیج ساختن کلا دیگه میدونیم جان پیچ چیه و کارش چیه ولی اینجا کاربردش عوض شد. برای فعال نشدن اینارو دور از هم گذاشتن ولی بعد کشتن دوبارش همرو تو شمشیر کنار هم جمع کردن. بخوایم اصلاحیه بده نویسنده باید به اندازه یه کتاب اصلاحیه بنویسه. تمام کلامتی که توش ه ح غ ق ز ذ ت ط س ث ص وجود داشت و املای چند شکلی داشت اشتباه نوشته بود شاید 200 تا قرور داشتیم فقط
لپ کلام شوالیه رو بخونین بد نیست ولی قدرت شیطانی رو تو صیه میشه نخونین. البته نویسنده قدرت تخیل شدیدی داشت. این کلمه توصیه رو تو فن به کار برده بود تا دیروز مطمئن بودم این شکلیه ولی الان دیگه مطمئن نیستم
درسته شوالیه جلد اول بوده و نویسنده بی تجربه تر از جلد دوم
با دقت خوندی و درسته تناقض زیاده حتی داستان خود رولینگ تناقضهای مزخرفی داره که واقعا به نظرم افتضاح بودن
با دقت خوندی
توی قسمت داستانهای ایرانی چند داستان گذاشتم اونها هم قشنگه اما باید بیشتر بذارم با دقت بررسی میکنی
من برای یک کتاب که مال یک نویسنده توی وب بود حدود 110 عیب گرفتم از تاریخی تا تناقض ساختاری در نهایت نویسنده پیام داد هیچ تغییری نمیدم و کلا همه نظرها کشک بود
ولی تخیلش واقعا خوبه باید بذارم توی لیست کتابها
دستت درد نکنه
خبری نیس از فن جدید؟
الان یک فن زبان اصلی گذاشتم یک فن زبان اصلی دیگه هم حاضر کردم اما مترجمی وجود نداره و کسی هم حار به ترجمه یا کمک نشد
مثل آغاز پایان
اخرش جیگرم سوخت
اخه جینی توی قسنتهای قبل ما نفهمیدیم چطور کشتنش؟
توی صفحات 300 به بعد بود که برای نجات لی لی به دست تام کشته میشه
لی لی زیر طلسم شکنجه جین هم با طلسم مرگ
مسخره نکنی ولی بابت این داستان واقعا گریه کردم
خیلی فیلم هندی بود
چرا مسخره
حق داری بعضی از داستانها خیلی هندی هستن این فن هم خیلی توش احساسات هست بخصوص کشته شدن جینی و لی لی
حالا جینی توی خیلی داستانها مرده اما لی لی....
البته باز بهتر از فن پیمان مرگه که بیش از حد سیاه و هندیه
راستی واسه ی همین بی نام و نشان توی آخر توضیحات نوشتی " ولی خبری از کامل شدنش نیست " یعنی ناقصه؟؟؟؟؟؟
فن بی نام و نشان کامله که جدید گذاشتم
اما نویسنده چند ماه پیش گفته بود در حال نوشتن یک پایان متفاوته که به خاطر مشکلات زندگی فعلا منتفی شده و خبری از داستان نیست
در حال حاضر میتونی همین نسخه فعلی رو دانلود کنی تا هر وقت نویسنده نسخه جدید ارائه داد گذاشته بشه
خیلی متشکر ک خبر از فن های جدید میدی( توی پاسخی ک به mehranدادی ) خیلی متشکرم. ولی خیلی خوبه ک با نویسنده ها در ارتباطی ها
من دو نویسنده میشناسم که در حال نوشتن هستن چند نویسنده در سال پیش اعلام کردن دارن مینویسن که بعد از دو سه فصل ول کردن
یک نویسنده هم در حال نگارش بود که حدود 30 فصل شاید نوشته اما چند ماهی هست دیگه ادامه نداده
از دو نویسنده ای که در حال نگارش هستن یکی از این دوستان دو فن ناقص در حال کامل شدن داره که قرار هست یکی از این داستان ها چاپ هم بشه
یک دوستی هم اعلام کرده بود توی تکمیل یک فن ناقص کمک میکنه اما متاسفانه دیگه حتی جواب هم نداد . در اصل سه نفر پیشنهاد کمک کردن که فقط یک نفر چند فن گرفت تا کامل کنه که متاسفانه دیگه جواب نمیده .
داستان جالبی به نظر می رسه ایشالله تا تابستان میخونمش
اگه باز هم سر بزنی احتمالا دیگه تابستون دائم سرت توی کتابه
میشی کتابخون کامل
به به فن جدید واقعا مرسی
خعلی باحالی من ک معتاد شدم رفت
لطف داری
امیدوارم خوشت بیاد
تقریبا هر فنی بوده خوندم جز فن شوالیه 17 ساله. نمیدونم چرا رغبتی به خوندنش ندارم. تعریفشو زیاد شنیدم ولی ظاهرا هری تو این فن نقش کاملی نداره بیشتر تو حاشیه ست. خواهشا یکی یه تعریفی ازش بکنه اگه فوق العادست یه محرکی بشه تا بخونمش. هری که نباید تو حاشیه باشه
شوالیه 17 ساله قشنگه درسته هری نقشش در کنار قهرمان خون آشام هست اما باز هم نقش داره و داستانش هم قشنگه . جلد دوم این داستان هم قدرت شیطانی هست
در کل خوندش خالی از لطف نیست
توی جلد اول شاهزاده خون آشامها میاد کمک هری و بعد به هاگوارتز میره و حتی موقع رفتن هری به دنیای اجنه به کمکش میره
هری هم خیلی قوی میشه و اول تبدیل میشه به جن سفیر بعد هم نماینده پادشاه اجنه توی زمین
در کل فن جالبیه
فن فو ق العاده ای هستش. حالا اومدی یه فن بلند و کامل گذاشتی یه چی گذاشتی که خونده دارمش
یکی دو باری خونده بودمش اتفاقا تو این بی فنی شروع کردم خوندن فنای قوی مثل این. داشتم میخوندم که گذاشتیش. 200 صفحه ازش مونده تا تموم شه. پرش زمانی داره ولی وقتی به وسطاش میرسی دیگه داستان کامل شدست و یه خط مستقیم به پیش میره و از پرش خبری نیست. به قدرت نرسیدن یهویی هری یکی از خصوصیات بارز این فنه + چندتا چیز دیگه مثل ماجرای جینی که خیلی دوس داشتم اینطوری داستان براش پیش بره نمیگم چی تا داستان لو نره . فوق العادست پیشنهاد میشه حتما بخونین. جز 3 تا فن برتر این سایته شک نکنید. هرچی به جلو میرین فن قویتر میشه. دیگه توضیح بیشتری نمیدم تو کف بمونین
فن بلند باز هم هست اما دو فن فیکشن ناقص هستن و نویسنده گفته داره کامل میکنه یکی از داستانها قرار هست باز نویسی و احتمالا دو برابر بشه حجمش و یک داستان دیگه هم وعده نگارش گرفتم
پس هنوز هم مینویسن باید دید کی کامل میشن