نویسنده : دارن شان
مترجم: مهدخت نقاش . رضا رستگار
این چیه ؟ .... یه داستان عشقولانه رو شانویل؟! آره، متاسفانه درسته. اگه علاقه ای به حکایات احساساتی و خیس خیس ندارید، بهتره این یکیو بیخیال بشید! اما نترسید طرفداران شان ! - این فقط یک انحراف کوچولو توی دنیای خیلی ترسناک و پر هیجان دارن شانه، پس به دستمال بردارید و بذارید اشکاتون بیاید، یه چسب همه کاره هم دم دست داشته باشید شاید برای چسبوندن قلب تیکه تیکه تون به درد بخوره.
.
این داستان گاونر پورل یکی از ژنرال های اشباحه که توی سرزمین اشباح کشته میشه خیلیی داستان قشنگیه بعد از مدت ها تو سایت ما دیدمش و دوباره خوندمش ممنونم
ببخشید اگه بخوای این کتابو بخونی باید کتابای دیگشم خونده باشی؟؟؟؟؟؟//
نه این کتاب داستان کوتاهه نیاز به مطالعه بقیه کتابها نداره
ببخشید من تازه با وبلاگتون آشنا شدم.کتاباتون با سانسوره؟
خواهش میکنم خوش اومدین
من این کتابهارو ترجمه نکردم اینها یا اسکن شده هستن و از روی کتاب چاپ شده اسکن شده تا تایپ که باز از روی کتاب چاپ شده هست و ترجمه ها هم توی سطح نت بوده
درباره محتوا هم خیلی از کتابهارو خودم نخوندم چون تعداد زیاده و وقت کم و بعضی نویسنده ها هم مورد علاقه من نیستن
چندصفحه هست؟واقعا جالبه یا چرته؟
نخوندم اما داستان کوتاهه
خاک تو سر من