خلاصه:پرسی جکسون حافظه اش را از دست داده او در می یابد که دورگه است .ولوپای گرگ او را پیدا می کند وبه می گوید که باید به کمپ دورگه های یونانی برود در راه کمپ جونو در نقش پیرزنی از او کمک می خواهد و وقتی به کمپ می رسند جونو شکل واقعی خود رانمایان می کند و او را پسر نپتون معرفی می کند.و او مجبور می شودبه یک جست وجو برود جستو جویی که خدای جنگ معین کرده در این بین با هزیل دختر خدای جهان زیرین هیدیز و فرانک پسر خدای جنگ همسفر می شود و به جست و جوی عقاب گم شده ی رومی و پیر ترین غول زاده شده از گایا میروندتا از نابودی کمپ دورگه های رومی به دست ارتش غول ها جلو گیری کنند...
ادامه مطلب ...