نویسنده: سیدنی شلدون
جیمز کامرون مردی بود که معلوم بود زمانی انسان خوشتیپی بوده و چهرهاش آشکار میکرد که گناهان بسیاری را مرتکب شده است. او به نظر میرسید در سن 50 و چند سالگی زندگیاش به سر میبرد ولی در واقع 30 ساله بود و مدیر یکی از خانههای شبانهروزی بود که به بانکدار شهر سین مک آلیستر تعلق داشت. در خلال این 5 سال اخیر جیمز کامرون و همسرش پگی وظایف خود را تقسیم کرده بودند: پگی به کار نظافت و آشپزی برای 24 نفری که ساکن شبانهروزی بودند مشغول بود و جیمز میخوارگی میکرد.
نویسنده: سیدنی شلدون
در یک روز صبح شنبه در اوایل ماه اوت سال ۱۹۶۹، همانطوری که کشتی مسافربری مجلل«اس. اس. برتان» تدارک سفر دریایی از بندر«نیویورک» به«لوهار» را می دید، یک رشته حوادث عجیب و غریب و غیرقابل توضیح در عرشه آن به وقوع پیوست.
پر فروش ترین کتاب دهه ی هفتاد اروپا که فیلم آن نیز با همین عنوان بر پرده ی سینما آمد.
نویسنده: سیدنی شلدون
در جنگلی پوشیده از درختان انبوه در 200 مایلی هلسینکی و در نزدیکی مرز کشور شوروی، جلسه محرمانهای در درون کلبهای چوبی تشکیل شده بود. اعضا شرکت کننده در جلسه، با گذرنامههای جعلی از 8 کشور مختلف آمده بودند. آنها به تدریج و با فاصله زمانی معین وارد شده و یک یک توسط محافظین ویژه به کلبه هدایت شده بودند. با ورود آخرین نفر، در کلبه از داخل قفل شد و محافظین در بیرون و اطراف به حال آمادهباش درآمدند. گفتگو به مدت 4 ساعت ادامه پیدا کرد. زمانی که کلبه کاملا خالی شده بود، چند نفر از راه رسیدند و آن را به آتش کشیدند. گزارش گروه آتشنشانی حاکی از این بود که آتشسوزی عمدی بوده است. فرمانده آنها با حیرت گفت: خیلی عجیب است، من هفته پیش در این محل بودم. اصلا کلبهای وجود نداشت.
ادامه مطلب ...