خلاصه کتاب:
تامسین توی یه مدرسه شبانه روزی به دور از خانواده اش زندگی می کنه خانواده ای که همشون جادوگرند, حتی پسر دایی و دختر دایی ها هم موهبت مخصوص به خود شون رو دارند به استثنای تامسین و با اینکه مادربزرگش موقع تولدش این پیشگویی رو در موردش انجام داده که اون یکی از نیرومندترینها خواهد بود . اما با این همه تامسین هیچ موهبتی نداره پس خودش را مجزا از خانواده اش می دونه . تا اینکه پروفسوری جوان اونو با خواهر بسیار با استعدادش رووینا اشتباه می گیره و تامسین موافقت می کنه تا ارث خانوادگی این پروفسور رو براش پیدا کنه غافل از اینکه …..
ادامه مطلب ...