کتاب سوم از سه گانه گوی آتش
نویسنده : جان کریستوفر
خلاصه ی داستان :
در این قسمت ، قهرمانان داستان ، براد و سایمون بعد از گشتن نیمی از دنیا ، با دیدن معبدی چینی در آمریکای نامتمدن ، کنجکاو می شوند تا از راز آن سر در بیاورند .
به همین دلیل راضی می شوند که به عنوان برده با کشتی به شرق برده شوند . ماجرا درباره ی معبدی برای تعلیم انسانهای خاص است که با افرادی درگیری پیدا می کند و پای قهرمانان نیز به این مشکلات باز می شود .
داستان با تصمیم گیری براد و سایمون در باره ی اینکه به دنیای خود بازگردند تا به ماجراجویی در دنیاهای موازی ادامه دهند ، ادامه می یابد .
کتاب دوم از سه گانه گوی آتش
نویسنده : جان کریستوفر
خلاصه ی داستان :
براد و سایمون به آسانی موفق به رسیدن به قاره ی آمریکا می شوند و از برخورد گرم و صمیمی بومیان قبایل شمال آمریکا بهره می برند . اما به زودی میل به تمدن پیشرفته تری پیدا می کنند .
به منظور به سرعت به دست آوردن ثروت و موقعیت برای لذت بردن از یک زندگی راحت ، آنها در بخشی از بازی های مقدس که چیزی بین اسکواش ، تنیس و هندبال بود شرکت کردند . هدف شرکت کنندگان اگر چه این بود که مرحله ی دوم را به پایان برسانند ، به عنوان برنده قربانی خدایان خواهند شد . بدبختانه ، آنها برنده شدند .
برای فرار از سرنوشت برندگان ، آنها دوباره فرار می کنند . و توسط ملوانان شرق دور اسیر می شوند .
کتاب اول از سه گانه گوی آتش
نویسنده: جان کریستوفر
موضوع داستان:
داستان درباره دو پسر نوجوان به نامهای براد و سایمون است که با کرهای درخشان برخورد کرده و به دنیایی دیگر میروند. دنیایی که زمان آن با زمان دنیای قبلی آنها برابر است، اما اتفاقات آن به گونهای دیگر رخ دادهاست. در این دنیا، امپراتوری روم نابود نشده و هنوز در حال حکومت است. جهان هنوز در حالتی قبل از قرون وسطی به سر میبرد و مسیحیان دستگیر میشوند.