مجموعه هری پاتر جلد ششم شاهزاده دورگه
نویسنده : جی کی رولینگ
در ابتدای این داستان هری در حالی که راز زنده ماندن خود را فهمیده بود و مسئولیت سنگینی را متقبل شده بود، در اتاق خود در خانهٔ دورسلی منتظر دامبلدور نشسته است. درطول داستان نیز هری به لطف پروفسور اسلاگهورن به راز زنده ماندن ولدمورت پی میبرد یعنی از وجود جان پیچهای او با خبر میشود. وی در این داستان به صورت اتفاقی کتابی درسی مربوط به معجون سازی را پیدا میکند که حاوی مطالب جالبی است و بر طبق نوشتههای درونش، متعلق به فردی به نام شاهزاده دورگه میباشد.این کتاب به او کمک زیادی میکند و صد البته موجب ناراحتی هرمیون، شاگرد اول کلاس نیز میشود. در انتهای داستان دامبلدور میمیرد و هری متوجه میشود که کتاب متعلق به اسنیپ است.
ادامه مطلب ...
مجموعه هری پاتر جلد پنجم محفل ققنوس
نویسنده: جی کی رولینگ
هری پاتر تابستان سختی را پشت سر گذاشتهاست، او از لرد ولدمورت و کارهای
اخیرش کاملاً بی خبر بودهاست. روزی که او با پسر خاله غیر جادوگرش دعوا
میکند دیوانهسازها که نگهبانان زندان آزکابان هستند پیدا میشوند و به
آنها حمله میکنند و ...
کل داستان به این مشغول است که تشکیلاتی سری به نام محفل ققنوس تشکیل شده
که بر ضد لرد ولدمورت کار میکند، مدیریت محفل ققنوس را آلبوس دامبلدور بر
عهده دارد. دیگر جوانب داستان مبارزه غیر مستقیم هری پاتر و وزارت سحر و
جادو را نشان میدهد زیرا وزارت سحر و جادو بازگشت ولدمورت را انکار میکند
و مقالاتی ضد هری پاتر و آلبوس دامبلدور در روزنامهها به چاپ میرساند.
ادامه مطلب ...
مجموعه هری پاتر جلد چهارم جام آتش
نویسنده : جی کی رولینگ
داستان با روایتی شروع میشود از گذشتهٔ لرد ولدمورت و بعد داستانی دیگر که ولدمورت فرد غیر جادوگری را میکشد و در مورد کشتن هری پاتر صحبت میکند و بعد معلوم میشود که این روایت در واقع خوابی بوده که هری میدیده! هری به پدر خوانده خود یعنی سیریوس بلک نامه مینویسد و جریان را میگوید. بعد از آن با خانواده دوستش رون ویزلی به دیدن مسابقه فینال جام جهانی کوییدیچ میرود.وقتی وارد مدرسه میشود میفهمد که مسابقات دورهای سه جادوگر که بین سه مدرسه هاگوارتز، بوباتون و دورمشترانگ (دارمسترانگ) ، انجام میشود ، آن سال در هاگواترز برگزار خواهد شد و ...
ادامه مطلب ...
مجموعه هری پاتر جلد سوم زندانی آزکابان
نویسنده : جی کی رولینگ
بعد از اینکه عمه مارج وارد خانه خاله هری پاتر میشود با هری درگیری پیدا
میکند و هری نا خواسته باعث اتفاق نا خوش آیندی میشود: عمه مارج باد شده و
مانند بادکنکی به هوا میرود.
هری از خانه فرار میکند و منتظر اظهارنامه وزارت جادو میشود زیرا انجام
جادو برای افراد زیر هفده سال ممنوع است و هری فقط ۱۳ سال سن دارد. اما او
سر انجام میفهمد.......