مجموعه بیوه مردان سیاه جلد دوم داستان های بیشتر از بیوه مردان سیاه
نویسنده: ایزاک آسیموف
مترجم: سعید سیمرغ
تانس ترامبول با بداخلاقی معمولش اخمی کرد و گفت: آقای استلار! شما وجود خودتون رو چطور توجیه می کنید؟
مورتیمر استلار با تعجب ابروهایش را بالا برد و به شش بیوه مرد سیاهی که ان شب او را به عنوان مهمان دعوت کرده بودند نگاهی انداخت.
او گفت: میشه دوباره سوالتون رو تکرار کنین ؟
ولی قبل از اینکه ترامبول بتواند، هنری، پیشخدمت وفادار باشگاه در سکوت وارد شد و جام براندی را به استلار تعارف کرد و استلار آن را گرفت و با بی توجهی زمزمه کرد: متشکرم.