هری پاتر و ماشین زمان ( Harry Potter and Dismatel of Time )
نویسنده الستور: مهدی خانی
این فن خیلی از نظر نگارشی ضعیفه و ساختار ضعیفی داره . به سرعت جلو میره و ثبات در داستان نداره .
میشه به راحتی متوجه تازکار بودن نویسنده شد .
داستان دقیق مشخص نیست حول چه موضوعی حرکت میکنه و دائم مسیر داستان تغییر میکنه و دچار تناقضه .
در ابتدا هری رون و هرمیون به قصد نابودی ماشین زمانی به گذشته میرن
حالا چرا وقتی سفر در زمان ممکنه ماشین زمان لازمه معلوم نیست .
در کل از این تناقضات فراوان دیده میشه و داستان واقعا ضعیفه .
نویسنده: آر.ال.استاین
ولی با رازی بسیار وحشتناک روبه رو می شود...
مارسل پروست چهل روز پس از پایان خونین کمون پاریس در اوتوی (امروزه حومهٔ «پاریس») به دنیا آمد. پدرش آدرین پروست پزشکی سرشناس و مادرش ژان وی فرزند یک دلال ثروتمند بورس بود. تنها برادرش روبر که بعدها حرفهٔ پدر را دنبال کرد، در ۲۴ مارس ۱۸۷۳ متولد شد. پروست در سال ۱۸۸۰ برای نخستین بار دچار حملهٔ بیماری آسم شد. وی در سال ۱۸۸۲ وارد مدرسهٔ کندروسه شد. در سال ۱۸۸۶ در شانزلیزه با مری دو بنارداکی دختر یک اشرافزادهٔ لهستانی آشنا شد که در رمان "درجستجوی زمان از دست رفته" یکی از الگوهای ژیلبر سوان بود. در خلال سالهای ۱۸۸۸-۹ در کندورسه به کلاس فلسفه رفت که دبیر آن «ماری آلفونس دارلو» (۱۹۲۱-۱۸۴۹) بر تربیت فکری او اثر بسیار گذاشت، با نشریهٔ ادبی دبیرستان به نام Revue Lilas همکاری کرد و پایش به محافل اشرافی باز شد. مارسل پروست در ۱۵ ژوئیه ۱۸۸۹ دیپلم ادبی گرفت. در نامهای به آناتول فرانس (که در «جستجو» همان برگوتنویسندهاست) مینویسد که از چهار سال پیش کتابهای او را حفظ کردهاست.
نویسنده : مهدی شاهین
این فن یکی از فن هایی است که به شکل متفاوت در ادامه داستان شش نوشته شده . در این فن شاهد مسابقاتی هستیم که در مدرسه دورمشترانگ برگزار میشه، مسابقاتی با حضور هاگوارتز و البته هری پاتر و دو دوستش.
طی این مسابقات هری به رازی درباره مدرسه دورمشترانگ پی میبره . رازی درباره نوعی از جادو به نام لویچ و در ادامه متوجه میشه این راز با خودش و یک شاهزاده در ارتباط هست و طبق معمول پای ولدمورت هم در میانه.
هری سعی در کشف راز مخفی در مدرسه درمشترانگ و این شاهزاده خانوم میکنه .
در ادامه ....
خوب برای اطلاع از ادامه این فن رو دانلود کنید و بخونید.
نویسنده : فلیپ پولمن
داستان در مورد یه دختر دورگه به اسم جینی هست که با پدرش تو یه خونه ساحلی زندگی میکنه. نقاش خیلی خوبیه و میخواد وقتی بزرگ شد باعث افتخار مادر مرحومش که اونم نقاش بوده بشه.دوستای خوبی داره و همه چیز به خوبی پیش میره تا اینکه متوجه میشه پدرش چیزای مهمی رو ازش مخفی کرده و ...........
در داستان جذاب بابا لنگ دراز اثر جاودان جین وبستر، قهرمان داستان کودکی باهوش ، مهربان و دوست داشتنی به نام جودی ابوت است که به کمک فرد خیری که از او فقط سایه ای با پاهای دراز در ذهن دارد از نوانخانه پر درد و غم رها می شود و حتی به دانشکده راه می یابد.او در دانشکده دوستان خوبی مثل سالی و جولیا پیدا میکند و در آخر به هویت بابای محبوبش-بابا لنگ دراز- پی می برد… جین وبستر ”بابا لنگدراز“ را در سال ۱۹۱۲ نوشت، داستانی که هم به مرز پرفروشترین کتابها رسید و هم براساس آن فیلمی ساخته شد که این فیلم مورد استقبال بسیار قرار گرفت. چند سال پیش نیز یک شرکت ساخت کارتون، کارتون بابا لنگدراز را ساخت که در اکثر کشورهای دنیا پخش شد و کودکان و نوجوانان با شور فراوان به تماشای این کارتون جذاب مینشستند.
خلاصه کتاب:
با حمله مأموران حکومتی به صومعه چهار راهبه برای نجات جانشان از صومعه فرار میکنند. لوسیا از خانوادهای قاچاقچی، ترزا زنی بسیار زشت که مانند شبهزدگان سردرگم شده است، گراسیا بسیار زیبا حدودآ سی ساله و مگان یتیمی که به صومعه پناه برده است. آنها با یاغیان حکومتی به سرکردگی جیمی میرو همراه میشوند تا به صومعهای در منداویا برسند. هر چهار زن که سرگذشت عجیبی داشتهاند، در این سفر درسهای زیادی میآموزند و حقیقت را درباره خودمی یابند. داستانی جالب پر از حادثه، عشق و دسیسه.