نویسنده : پوریا پاشایی
این فن از بعضی فنها در نگارش اندکی قویتره اما در کل سطح پایینی داره و جزء فن های سطح پایین هست به خصوص پایان بسیار ضعیفی داره .
ماجراها گاهی به سرعت جلو میره حوادث نامربوط و گیج کننده است و بعضی از حوادث کاملا غیر منطقی .
غلط های نگارشی ، غلط های دستوری ، علائم نگارشی اشتباه و تغییر بین سبک نوشتاری محاوره ای و کتابی دائم دیده میشه.
توی داستان مسائلی وجود داره که تناقض کامل با هم دارن برای مثال :
ابرفورث دامبلدور بعد مرگ آلبوس دامبلدور رئیس محفل ققنوس شده و در ابتدای داستان جون جینی رو نجات میده اما در این مسئله تناقض زیادی دیده میشه ؛ ابرفورث یک جادوگر سفیده اما قاتل هم هست ، مخالف ولدمورت هست اما هورکراس ساخته ،جون خودشو فدای نجات جینی میکنه و بعد با هورکراسش دوباره زنده میشه ؛ حالا اگه هورکراس بده ، چرا برای ولدمورت بده و برای ابرفورث خوب و پسندیده و...........
.
خوب بود ولی من خوشم نیومد.
با طرز فکر من کاملا مخالف بود.
لوسیوس از نظر من یه حیوونه بی شعور هیچی ندار عوضی پاچه خوار بی شرفه.
ببخشید فحش دادم ولی لوسیوس همینه.
همین تناقض داشت این داستان
چهار تا داستان با موضوع خاطرات هست
ایام زندگی هری پاتر
دفتر خاطرات جین ویزلی
خاطرات لوسیوس
یکی هم خاطرات غارتگران
لینک شدی عزیزم اپ هاتم خیلی خوبن
لطفا هر وقت تونستی بیا و داستان هایی رو که خودم نوشتم بخون و نظرتو راجع بهشون بهم بگو
متشکر
موفق باشی