خوب الان برای شما بخش اول زندگینامه لوید الکساندر رو میذارم
با تشکر و سپاس از عزیزی که کار ترجمه این متن را برای گذاشتن توی وبلاگ انجام داد
لوید چادلی الکساندر
متولد :30 ژانویه ی 1924 در فیلا دلفیا پنسیلوانیا
مرگ :17 می 2007 (در سن 83 سالگی) درکسل هیل پنسیلوانیای آمریکا
شغل : نویسنده (رمان نویس )
ملیت : آمریکایی
دوران شغلی :1955تا 2007
سبک :داستان های فانتزی ،ادبیات کودکان
آثار مشهور : تاریخ نگاری پریداین (The Chronicles of Prydain) و سه گانه ی Westmark
جوایز مشهور :برنده ی مدال نیوبری در سال 1969 به خاطر اثر The High King(پادشاه بزرگ ) ،جایزه ی کتاب بین الملل
درسال 1971 بخاطر اثر The Marvelous Misadventures of Sebastian و در سال 1982 به خاطر اثر Westmark
امضاء:
لوید چادلی الکساندر (30 ژانویه 1924 -17 می 2007) یک نویسنده ی آمریکایی با شهرت زیاد که بیش از چهل کتاب در
سطح اول رمان های فانتزی برای کودکان و نوجوانان نوشته است .مشهورترین اثر او مجموعه ی پنجگانه تاریخ نگاری
پریداین است که از این مجموعه ،اثر The High King در سال 1969 مدال نیوبری را به خاطر برتری ش در بین ادبیات
کودکان آمریکایی از آن خود کرد.
او برنده ی جایزه ی کتاب سال آمریکا در سال 1971 و 1982 شد .
الکساندر یکی از پایه گذاران مجله ی ادبیات کودکان (کریکت = جیرجیرک) بود.
زندگی شخصی
الکساندر در فیلادلفیا در سال 1924 متولد شد و در درکسل هیل در حومه ی غربی شهر رشد کرد . پدر او یک دلال سهام بود.
لوید خواندن آثار نویسندگان میگوید:« شکسپیر ،دیکنز ، مارک تواین و نویسندگان زیادی که عزیزترین دوستان و بزرگترین
معلمان من بودند .من عاشق اسطوره های جهان هستم .شاه آرتور یکی از قهرمانان من بود ....»
در پانزده سالگی او مصمم شد که نویسنده شود . والدینش شغلی خدماتی برای او پیدا کردند .یک پیغام آور بانک .
که الهام بخش طنزی بود که پانزده سال بعد(1955) باعث چاپ اولین کتابش شد . (And Let the Credit Go)
او در شانزده سالگی در سال( 1940) از دبیرستان Upper Darby فارغ التحصیل شد . جایی که او آنجا را دیوار مدرسه ی
مشاهیر می خواند .( school's Wall of Fame)
والدینش او را به کالج Haverford فرستادند که تنها جاده ی منتهی به خانه بود .(اگرچه او بعد از یک ترم آنجا را ترک کرد ) .
سالهای بعد او گفت: «والدین من ، هرگز یک کتاب نخوانده اند . من هرگز در تمام زندگی م ندیده م که آنها نشسته و یک
کتاب خوانده باشند . بنابراین همیشه برای آنها این یک راز بود – این کتاب ها از کجا می آیند ، و واقعا چه کسی آنها را
می نویسد ؟ و پسر ما می خواهد وارد شغلی مثل این بشود ؟ »
او هشدار آنها را نادیده گرفت « و با افسوس گوش ندادن زندگی کرد » .اذعان داشت که تا به حال متوجه نبود که کار نوشتن
چقدر سخت و طاقت فرساست .
الکساندر تشخیص داد که ماجراجویی ، نه کالج ، بهترین مدرسه برای یک نویسنده است و مشارکت ارتش آمریکا در جنگ
جهانی دوم فرصتی برای این کار بود . ارتش او را به تگزاس برد جایی که او نواختن با سنج در دسته ی کلیسایی کوچک را
فرا گرفت . او نبرد اطلاعاتی (combat intelligence )را در مریلند آموزش دید ، و سپس در ولز ، قبل از پایان زمان جنگ
در غرب مستقر شد و مرز جنوبی آلمان را فتح کرد . او به خاطر هوش اطلاعاتی و ضد جاسوسی به گروهبان دوم ارتقا درجه
یافت .
بعد از جنگ توجه الکساندر به دانشگاهی از پاریس جلب شد .جایی که او جانینی دنی (Janine Denni) را ملاقات کرد .آنها در
سال 1946 ازدواج کردند و خیلی زود به خانه ی لوید در فیلادلفیا نقل مکان کردند .
الکساندر در 17 می 2007 فوت کرد ، دوهفته پس از مرگ همسرش در شصت و یک سالگی .
او در قبرستان آرلینگتون در درکسل هیل به خاک سپرده شده است . دختر او مادلین خلیل (Madeleine Khalil) در سال
1990 فوت کرد.
نویسندگی
برای حدود پانزده سال در فیلادلفیا ، الکساندر داستان های اولیه –غیرداستانی – و ترجمه هایی برای بزرگسالان را نوشت.
وی قبل از چاپ اولین کتابش در( 1955) ، به مدت هفت سال «رمان به دنبال رمان» را می نوشت ، که داستان مردی جوان
بود که برای اولین بار به خارج از جهان می رود و می فهمد که جهان به راستی یک جای سخت برای زندگی است .در طول
این مدت او دو کتاب غیرداستانی برای بچه ها نوشت، بیوگرافی August Bondi و Aaron Lopez.
الکساندر در اولین تلاشش برای نوشتن داستان فانتزی برای کودکان به موفقیتی رسید که بعدا آن را «خلاق ترین و آزادترین
تجربه ی زندگی من » نامید .آن کتاب Time cat (1963( بود .فانتزی ای که به وسیله ی یکی از گربه های خانگی ش به او
الهام شده بود . سالامان . سالامان تمایل داشت دفتر کار الکساندر را هنگام کار کردن او ببیند . اما نویسنده هرگز مایل نبود او
را در حال رفت و آمد ببیند .
در سن چهل سالگی او در زمینه ی فانتزی کودکانه تخصص یافت. که نوعی از بهترین کارهای شناخته شده ی او بود .
او در زمان جنگ در دوره ی اشغال جنگی ولز با قلعه ها و محیطی آشنا شد که زمینه ای برای بیشتر کتابهای او شد .
زبان ولزی و ادبیات قرون وسطا – اساطیر ولز – مخصوصا Mabinogion منبعی به خصوص در مورد تاریخ نگاری
پریداین به شمار میرفت .
این پنجگانه شرح ماجراجویی مردی جوان به نام تاران است که رویای داشتن یک شمشیر با نشان قهرمان را می بیند.
اما فقط عنوان دستیار یک خوکچران را دارد .
او از جوانی به بلوغ می رسد و سرانجام باید انتخاب کند که آیا میخواهد پادشاه بزرگ پریداین شود .
بیست سال بعد ،استودیوی فیلم سازی دیسنی ، انیمیشن The Black cauldron (پاتیل سیاه ) را در سال (1985 ) براساس دو
کتاب اول ساخت. یک داستان ترکیب شده از دیسنی .
از دیگر داستان های دنباله دار الکساندر ،Westmark (1981تا 1984) و Vesper Holly (1987 تا 1990 و 2005)است.
Westmark سیمای یک شاگرد پیشین چاپخانه است که در گیر شورش و جنگی غیرنظامی در یک پادشاهی اروپایی افسانه ای
شده است . پیرامون 1800.
Vesper Holly یک یتیم ثروتمند و زیرک در فیلادلفیا ست . که سرگذشت های گوناگونی در کشورهای مختلف در سال 1870
دارد.
آخرین رمان الکساندر ، The Golden Dream of Carlo Chuchio (رویای طلایی کارلو چوچینو) درآگوست 2007 منتشر
شد .او درباره ی این کتاب قبل از اینکه بمیرد گفت :«من زندگی شغلی ام را به پایان رساندم »
بر طبق فرهنگ زندگی نامه ی نویسندگان (Dictionary of Literary Biography) کتابهای الکساندر تا به حال «عمق و بینش
خاصی را که توسط شخصیت هایی ارائه شده که نه تنها عمل ،بلکه فکر ،احساس و استقامت را در مقابل انواع مشابهی از
مشکلاتی که اشتباه و مشکل مردم در قرن بیستم است نشان می دهند».
در توضیح تاثیر دیگران در نوشتن ش ، الکساندر یک بار گفت ،«شکسپیر ،دیکنز ،مارک تواین و بسیاری دیگر عزیزترین
دوستان من و بزرگترین معلمان من بودند .من عاشق همه اسطوره های جهان هستم .شاه آرتور یکی از قهرمانان من است .»