کتابخانه ای برای همه

کتابخانه ای برای همه

کتابخانه فانتزی
کتابخانه ای برای همه

کتابخانه ای برای همه

کتابخانه فانتزی

هری پاتر و هویت واقعی ( فن فیکشن )

هری پاتر و هویت واقعی ( فن فیکشن )

فن فیکشن هری پاتر و هویت واقعی ( ناقص )

نویسنده: The Best Wizard

این فن فیکشن یکی از مجموعه داستانهای زیبا به قلم بست ویزارد هست که البته متاسفانه ناقص باقی مانده. موضوع کاملا متفاوت با بقیه داستانهای این نویسنده هست . قبلا تعداد فصل بیشتری از این داستان داشتم که متاسفانه از دست رفت و همین تعداد باقی مانده . البته روند داستان برای من که از طرفدارهای این نویسنده بودم بقدری غیر منتظره بود که باید اعتراف کنم این تنها داستان این نویسنده هست که ازش بدم اومد. البته مقداری از این داستان که الان دارم و قرار میدم دربر دارنده قسمتهای سیاه داستان نیست. بله همونطور که متوجه شدید این داستان در ادامه محیط تیره تر و تاریکتری داره و یک جادوگر سیاه جدید به کل باعث غافلگیری میشه، جادوگر سیاهی که اصلا سیاه بودنش شکه کنندست .

 

 

دانلوددانلود

.

نظرات 11 + ارسال نظر
Satan چهارشنبه 15 مهر‌ماه سال 1394 ساعت 04:28 ب.ظ

به نظر من the best wizard اشتباه کرد این فنو نوشت چون اینو ناقص گذاشت این نویسنده تا حالا فنای خوبی نوشته بود و این فنم از نظر داستانی بد نیست ولی خب از ی همچین نویسنده ای بعید بود کارشو مث این نویسنده های خرده پا ک دو خط مینویسن خسته میشن ول کنه ب هر حال فقط میشه حسرت خورد ب یاد اون روزا ک فنای کاملو اونم برا اولین بار میخوندیم....
موفق باشی

درسته واقعا خیلی من هم ناراحتم اون روزها گذشت و الان دیگه فن نیست . بست ویزارد باز هم 4 فن کامل نوشت و این ناقص موند هر چند اگه کامل میشد شاید در نهایت خیلی قشنگ میبود

tina شنبه 14 شهریور‌ماه سال 1394 ساعت 10:53 ب.ظ

عاغا اینو دوس نداشتم زیاد جالب نبود اگه ادامه هم داشت خودم نمیخوندمش
ولی بازم دستت مرسی ک هنوز فن میذاری

بست ویزارد از بهترین و پر کار ترینها بود حیف دیگه الان کسی حال نوشتن نداره همه تنبل شدن

رضا دوشنبه 9 شهریور‌ماه سال 1394 ساعت 03:35 ب.ظ

چه جالب. واقعا هری رو طرد میکنن؟؟ خیلی دوست داشتم بخونمش. خیلی قشنگ خواهد بود اینطور ک تو گفتی. در واقع یعنی جدید هم میشه. و آدم دوست داره یه چیز متفاوت رو! هری رو میندازن بیرون حتی جینی؟؟؟؟

رون جادوگر خبیث میشه و چند نفرو میکشه و همدست ولدمورت میشه بعد توی درگیری هری رونو میکشه و خانواده ویزلی هم هری رو ترد میکنن

mehran جمعه 6 شهریور‌ماه سال 1394 ساعت 01:25 ق.ظ

پس حیف شد نداشتی تو سرداب روح هم ویزلیا با هری به مشکل میخورن و هری بدجور تنها میشه ولی خوب نویسنده تو اون داستان خیلی سردرگم بوده ظاهرا خودشم نمیدونسته هدفش چیه ولی ایده هاش بدک نبود. تا اینجای داستان که ویزلیا شور محبتو در اورده بودن اونقدر رمانتیک میکنن بعضی داستانارو ادم حالش بد میشه ولی این اونقدر نبود

mehran پنج‌شنبه 5 شهریور‌ماه سال 1394 ساعت 01:12 ب.ظ

تا اینجایی که گذاشتی هنوز رون به سمت سیاهی نرفته بود. مطمئنا اگه رون میرفت به سمت جادوی سیاه نیروی عشق برش میگردوند دختره همراه فلامل اومده برای سیریوس اونو وارد داستان کرده. از داستانای قبلیش ضعیف تر بود هرچند در ادامه بهتر شده بود و حیف که ناقص موند

خوب ادامش پاک شده بود نتونستم بذارم . نوچ نیروی عشق برش نمیگردونه و کلی هم قاتل خبیث میشه برای همین هم بدم میومد . بخصوص وقتی خانواده ویزلی ها هری رو با اردنگی میندازن بیرون

مهسا سه‌شنبه 3 شهریور‌ماه سال 1394 ساعت 12:13 ب.ظ http://pinkgirl.mihanblog.com/

عااااااااااااااااااااااااااالیی

متشکر

رضا سه‌شنبه 3 شهریور‌ماه سال 1394 ساعت 12:09 ق.ظ

اووو، رون وقتی کوروش گفت که وجود سیاهش حتی از ولدمورت هم خطرناک تره یکمی واضح شد که به این رون مربوط میشه
ولی به نظرم که ایده ی جدید و جالبیه ها. اون دفعه که نویل بود. حالا یه بارم رون. فکر کنم اگه کامل می شد جالب می شد. اما باید قبول کرد که از خیلی از فنای قوی تره این. هر چند نسبت به بقیه کارای این نویسنده ضعیفه. راستی من اولین فنی که خوندم شوالیه ی 17ساله بود. حالا بعد این مدتها دوباره رفتم که بخونمش هی که می خوندم کلی اشتباه توش به چشمم میومد. در صورتی که اون موقع که خوندمش به نظرم یه کتاب عالی بود از هر لحاظ. اما الان واقعا نثرش رو اعصاب راه میره. چرا اینطور شده؟؟؟؟؟

بله ادامش رون جادوگر سیه میشه و تازه یک قاتل خبیث البته دیگه بیشتر توضیح نمیدم
وقتی یک کتابو چند بار بخونی اشتباهاتش بیشتر توی چشم میاد . مثلا یادمه قدرت ذهنو که خوندم بار اول و حتی تا دو یا سه بار میگفتم عالیه اما بعد تونستم بیشتر 150 مشکل پیدا کنم که به نویسنده گفتم و این روند اینقدر ادامه پیدا کرد که در نهایت با خودم میگفتم خیلی داغونه

A.B دوشنبه 2 شهریور‌ماه سال 1394 ساعت 07:05 ب.ظ

ممنون با این که از داستان های قبلی همین نویسنده کمی ضعیف تر بود ولی خیلی قشنگ بود دلم برای همچین فن فیکشنی تنگ شده بود
راستی من خیلی دنبال این فن گشته بودم ولی پیداش نکردم , فکر میکردم که فنی کامل باشه , مطمئنی که ادامه نداره ؟

تازه ادامشو نخوندی . در ادامه واقعا متفاوت هست . البته متاسفانه دو فصل شاید هم سه فصل داستانو از دست دادم و دیگه ندارم
ادامه نداره . این داستان ناقص باقی مونده .
باز هم سعی میکنم فن بذارم

رضا دوشنبه 2 شهریور‌ماه سال 1394 ساعت 03:15 ب.ظ

من اون قسمتارو میخوام که نداری توروخدا. نمیشه دوباره گیرشون بیاری؟؟.؟.

متاسفانه از سیستم پاک شده البته راستش خودم هم بدم میومدرون ویزلی جادوگر سیاه خبیث

majid دوشنبه 2 شهریور‌ماه سال 1394 ساعت 11:21 ق.ظ

سلام.میخاستم یه کتاب تخیلی اما عاشقانه هم باشه به من پیشنهاد بدید مثل خاطرات یک خوناشام.یه چنین کتاب باحالی دیگه چه کتاب هایی هست.

سلام
راستش من خودم علاقه به سبک عاشقانه ندارم . اما مثلا شمشیر حقیقت در عین اینکه حماسی و فانتزی هست عاشقانه هم میشه فرضش کرد

کرم کتاب یکشنبه 1 شهریور‌ماه سال 1394 ساعت 08:16 ب.ظ

مرسی

خوشحالم راضی هستین

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد